«بررسی علل نواسانات قیمت در بورس اوراق بهادار»
دیباچه
درجه توسعه یافتگی رونق بازار سرمایه به سبب نقش اساسی و بالقوه ای که در گردآوری صنایع پس اندازی کوچک و بزرگ موجود در اقتصاد ملی و هدایت آنها به سوی فعالیتهای اقتصادی دراز مدت ایفا می کند به خودی خود از اهمیت زیادی برخوردار است؛ تا آنجا که در یک وضعیت مطلوب انتظار آن است که حاصل فعالیت بازار سرمایه بتواند به افزایش انگیزه برای پس انداز و سرمایه گذاری در سطح کلان اقتصادی، جلب مشارکت برای تامین منابع مالی مورد نیاز فرآیند رشد و توسعه اقتصاد ملی، کاستن از بار مالی و فشار کسری بودجه دولت، جلوگیری از فرار سرمایه، تشویق انتقال منابع پس انداز فعال در بخش غیر رسمی به مصارف مولد در بخش رسمی، و جذب سرمایه های خارجی بیانجامد. حال با توجه به اینکه اساس عالم اقتصاد مبتنی بر محدودیت و کمیابی منابع و فزونی روزافزون نیازهای جامعه می باشد. لذا سرمایه یکی از نیازهای اساسی هر بنگاه اقتصادی می باشد، که از آن باید استفاده بهینه نمود. چگونه می توان از این عامل استفاده بهینه نمود؟ وقتی می توان از این عامل استفاده بهینه نمود که کلیه استفاده کنندگان در شرایط مادی بتوانند از آن بهره مند گردند و هر کسی با شرایط لیاقت و توانایی خود بازده مطلوبتری بر این متاع بدهد، ارجحیت دارد و منابع به او تعلق می گیرد. بازار منسجم سرمایه و قانون مند می تواند چنین عملی را انجام دهد و تخصیص بهینه سرمایه را عملی سازد. یکی از ارکان بازار سرمایه بورس اوراق بهادار است که به عنوان بازار ثانویه می تواند نیازهای صاحبان بنگاههای اقتصادی را مرتفع سازد. و در صورت کارا بودن و عملکرد مناسب تخصیص بهینه سرمایه را صورت بخشد. تقسیم ممالک دیگر بر اساس قومیت و نژاد نیست، بر اساس امکان بهره برداری از مواهب مادی و طبیعی؛ برخورداری از رفاه اجتماعی، توزیع عادلانه ثروت و فقرزدایی است.
بررسی علل نوسانات قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران
اهمیت بورس اوراق بهادار و کاردکرد آن در اکثر کشورها، بخصوص کشورهای صنعتی امری بدیهی است. به طوری که در اکثر کشورهای پیشرفته بورسهای فعال جزء مهمی از نمادهای اقتصادی جامعه به شمار می روند. اهمیت موضوع بورس اوراق بهادار در آنجا مشخص می شود که در زمان رونق بازار اوراق بهادار، اقتصاد نیز رونق و هنگام رکود بورس اوراق بهادار تزلزل در کل اقتصاد انعکاس می یابد. راه اندازی مجدد فعالیتهای بورس در سال 1368 و اعمال سیاست خصوصی سازی دولت و همچنین استفاده گسترده از مکانیزم بورس به منظور فروش سهام شرکتهای دولتی زمینه ای را فراهم ساخت تا بتدریج مقوله بورس و مکانیزم اوراق بهادار به صورت جدی تری در محافل اقتصادی مطرح گردد. این واقعیت و همچنین روند رو به کاهش درآمدهای دولت و عدم توانایی دولت در رویارویی با هزینه های رو به افزایش طرحهای عمرانی موجب گردید تا دولت اعتماد و اتکاء خود به منابع داخلی و بسیج منابع به منظور اجرای طرحهای توسعه و عمرانی را از دست بدهد.
اهداف فرعی تحقیق
از سویی در کشور ما، مدیران مکان، می آیند و می روند و همراه این آمد و رفت موجی از جابجایی و تغییرات در سطح مدیران میانی و حتی برخی کارکنان در سازمان به راه می افتد. این رویداد در کشور ما دست کم همواره به عنوان موضوعی جدل برانگیز و مورد معارضه مطرح بوده و هر گروه از زاویه ای به آن نگریسته است.
هدفهای واحد انتفاعی و مدیران مالی
مدیر مالی برای دستیابی به یک عملکرد اثربخش باید درک کاملاً روشنی از هدفهای واحد انتفاعی داشته باشد. قبل از ادامه این بحث لازم است وجوه تمایز بین خط مشی ها و هدفها مورد توجه قرار گیرد و مشخص شود که چه گروه هایی در مورد خط مشی ها و هدفهای یک واحد انتفاعی تصمیم گیری می کنند (سرمایه گذاران، مدیریت، یا جامعه) و بالاخره چه هدفهایی عملاً توسط واحد انتفاعی دنبال می شود. یکی از مهمترین هدفهای واحد تجاری، به حداکثر رسانیدن حقوق صاحبان آن است (حداکثر کردن ارزش سهام شرکت) اگر چه امروزه ملاحظات اجتماعی نیز می تواند هدف عمده واحدهای انتفاعی محسوب شود. کمک به صرفه جویی در انرژی یا حداقل کردن آلودگیهای محیط زیست یا تامین نیازهای جامعه، از جمله هدفهای اجتماعی قلمداد می گردند. خط مشی های یک واحد انتفاعی، استراتژی هایی است که برای دستیابی به هدفها انتخاب و به کار گرفته می شود. خط مشی واحد تجاری می تواند سوالاتی را نظیر اینکه آیا رشد واحد انتفاعی باید از طریق خرید شرکتهای دیگر تسریع شود؟ چه منابعی باید صرف تحقیق و توسعه گردد؟ و چه میزان مخاطره را در ساخت و ارائه محصولات جدید می توان قبول کرد؟ مطرح کند و به آن پاسخ داد.
هدفهای صاحبان سرمایه و هدفهای مدیریت
واحدهای انتفاعی کوچک معمولاً توسط صاحبان آن اداره می شود. در این گونه واحد طبعاً تضاد و تعارضی بین صاحبان و مدیران به وجود نمی آید. اما، در اغلب واحدهای انتفاعی بزرگ که غالباً به شکل شرکت سهامی فعالیت می کنند، کارها توسط مدیران حرفه ای اداره می شود که قانوناً نمایندگی سهامداران را بر عهده دارند. وظیفه مدیریت نیز دنبال کردن هدفهای سهامداران به نحوی هماهنگ با قوانین جامعه است. در خلال دهه گذشته، تئوری جامعی تحت عنوان نمایندگی به وجود آمده است که بخشی از آنرا که مدیریت و سهامداران را مورد توجه قرار می دهد و به هزینه های تحمیلی به سهامداران در مواقع وجود تضاد بین سهامداران و مدیریت تاکید می کند.
شرکتهای سهامی و جامعه
در جوامع صنعتی جهان سرمایه داری در دهه های اخیر، دو گروه از اقتصاددانان با دو برداشت و دیدگاه متفاوت به وجود آمده اند. گروه اول بر این باورند که منافع شرکتهای بسیار بزرگ غالباً با منافع جامعه در تضاد است و باید کنترلهای نسبتاً شدیدی توسط دولت بر آنان اعمال شود. در غیاب کنترل و دخالت موثر دولت، ممکن است نابرابریهای اجتماعی تشدید و به حد غیرقابل قبولی برسد، محیط زیست آلوده و به تدریج ضایع گردد. بی عدالتی اجتماعی بدون معارض حکمفرما شود.
انواع نظریه های سیاستهای تقسیم سود با قیمت سهام
نظریه ارتباط سیاستهای تقسیم سود با قیمت سهام (Doctrine Relevance)
به نظر دکترین این نظریه، ارتباط بین سیاستهای تقسیم سود با قیمت سهام وجود دارد. پیروان این مکتب را پیروان بازارهای ناقص می نامند. به نظر برخی شرکتها باید هر سال سود پرداخت نمایند، اگر شرکت این کار را نکند برخی از سهامداران که احتیاج به وجه نقد حاصل از سرمایه گذاری خود دارند مجبور می شوند قسمتی از سهام خود را به فروش برسانند. فروش سهام هزینه ای مثل کارمزد فروش سهام و غیره را دارا می باشد. پرداخت سود سهام این موضوع را نشان می دهد که بازدهی نقدی مناسبی، شرکت برای سهامدارن خود دارد. لذا قیمت سهام شرکتی که سود زیاد پرداخت می نماید نسبت به شرکتی که سود سهام پرداخت نمی کند بیشتر است.
نظریه بی ارتباطی تقسیم سود با قیمت سهام
این تفکر پیروان بازار کارا می باشد، اندیشه پیروان این مکتب در مورد اطلاعات حسابداری این است که اطلاعات حسابداری به صورت بسیار سریعتر در قیمتها اثر می گذارد و قیمت سهام در هر لحظه از زمان نشان دهنده تمام اطلاعات انتشار یافته در مورد آن شرکت است. در این تفکر برای تعیین ارزش هر سهم می توان از راههای علمی که از سرچشمه تفکرات دانشگاهی نشأت گرفته است قابل محاسبه است. 4 مدل از مدلهای ارزیابی که مورد تاکید آنها است عبارتند از:
ابهامات و مشکلات افزایش سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس
الف) فروش سهام به قیمت بازار
فروش سهام به قیمت بازار به عنوان درآمدی اضافی برای شرکتها تلقی می شود. تفاوت فی مابین قیمت اصلی سهام و قیمت روز بازار سهام به عنوان مبنایی برای پرداخت مالیات تلقی گردیده و در نهایت شرکتها بدون آنکه واقعاً به درآمدی اضافی دست پیدا کرده باشند موظف به پرداخت مالیات بر روی تفاوت قیمت اصلی و قیمت بازار سهام می گردند. چنین امری موجب گردیده است تا در نهایت شرکتها بر خلاف روشهای معمول در اغلب کشورهای جهان اقدام به افزایش سرمایه بر مبنای قیمت اصلی بنمایند. نتیجه چنین امری این است که علی رغم افزایش سرمایه های زیادی که انجام شده عملاً منابع کافی در اختیار شرکت قرار نگرفته است و کماکان شرکتهای پذیرفته شده با بحران نقدینگی روبرو هستند.
ب) افزایش سرمایه از طریق سود سالیانه
تعدادی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس به منظور تامین منابع مالی مورد نیاز خود به جای تقسیم سود سالیانه اقدام به اختصاص آن به افزایش سرمایه می کنند و بدین طریق بخشی از منابع حاصله از فعالیتهای سالیانه را به مصرف توسعه فعالیتهای خود می رسانند. تعداد این شرکتها در طول سالیان اخیر به طور مداوم رو به افزایش بوده است. همانگونه که گفته شد بندرت استفاده از منابع مالی ناشی از فعالیت سالیانه شرکتها این اندیشه را مطرح می سازد تا به منظور حفظ پویائی شرکتها ترتیبی اتخاذ گردد تا سیاستهای ضدانگیزشی که مانع از اختصاص بخشی از سود سالیانه به فعالیتهای توسعه ای شرکت می گردد از میان برداشته شده و زمینه ای فراهم گردد تا شرکتها و بنگاههای تولیدی بخشی از منابع مالی مورد نیاز خود را از طریق سود عملیاتی سالیانه تامین نمایند.
خطرهای کاهش قیمت سهام
در یک کشور صنعتی پیشرفته و مبتنی بر بازار آزاد، خطری که چون مدیر مالی را تهدید می کند و منشأ دل نگرانی های اوست، خطر قبضه مالکیت است. اگر قیت سهام شرکتی در طول مدت زمان نسبتاً طولانی پایین تر از ارزش واقعی آن قرار گیرد و به اصطلاح سهام شرکتی زیر قیمت باشد، شرکت در خطر قبضه شدن است: کافی است دیگرانی که این زیر قیمت بودن را تشخیص می دهند، آنقدر سهام شرکت را بخرند که آنرا در کنترل خود درآورند و هیئت مدیره قبلی را معزول کنند و خود هیئت مدیره جدیدی بگذارند و عملاً مالکیت شرکت را قبضه کنند.
کارایی مدیر و قیمت سهام
نحوه مدیریت شرکت تاثیر روشنی بر کارایی فعالیتهای تجاری و تولیدی، بازده نهایی، سودآوری، قوت و سلامت مالی آن و چشم اندازی های آتی و امکانات رشد بالقوه آن دارد. هر یک از این عوامل طبعاً بر قیمت سهام تاثیر می گذارد و بیانگر ارزشهای مادیی است که در سهام تبلور یافته است. تجربه های محدود دوران اخیر در بورس اوراق بهادار تهران بیانگر آن است که کارگزاران و سرمایه گذاران به عامل مدیریت به عنوان یکی از مهمترین عوامل در تعیین قیمت سهام توجه دارند. هر چه توانایی های مدیریتی شرکت بالاتر ارزیابی شود، نرخ رشد آن بالاتر است و ارزش شرکت طبعاً قیمت سهام بالاتر خواهد رفت. متقابلاً قیمت سهام بالاتر خود انگیزه ای برای افزایش کارایی مدیر است، مشروط بر آنکه انگیزه های فردی نیز از طریق پیوند قیمت سهام با جبران زحمات مدیران تقویت شود. چنین است که می بینیم تاثیر کارایی مدیر بر قیمت سهام می تواند روندی برعکس هم داشته باشد.
نقش مدیران در ارزش سهام
در اکثر کشورها سرنوشت و آینده شرکتها و مدیران با قیمت سهام شرکتهای آنان ارتباط مستقیم دارد. صرف نظر از جنبه های فنی و تخصصی موضوع، اعمال یک روش منطقی حسابداری در تهیه صورتهای مالی برای ارزیابی سهام واحدهای تولیدی و خدماتی، رضایت یا عدم رضایت گروههای ذینفع را در مورد حفظ منافع آنها به دنبال دارد. به همین دلیل تاکنون هیچ یک از مجامع حرفه ای موفق به ارائه یک راه اصولی در این زمینه نشده اند. انجمن ها و کمیته های تخصص بین المللی آثار ناشی از تغییر قیمت را در نتیجه عملیات پایان دوره مالی یک واحد اقتصادی مورد بحث قرار می دهند.
هدفهای واحد انتفاعی
در پژوهش حاضر، فرض بر این است که سهامداران و مدیریت، خط مشی هایی را ترجیح می دهند که ارزش بازار سهام شرکت را حداکثر کند. ارزش سهام، به سود شرکت بستگی دارد زیرا از آن برای پرداخت سود یا سرمایه گذاری مجدد در دارایی های مولدی که موجب تحلیل سود در سالهای آتی خواهد شد استفاده می شود. اما، علاوه بر مبلغ سود شرکت، میزان مخاطرات مرتبط با سرمایه گذاری نیز از لحاظ سرمایه گذاران حائز اهمیت است. اگر چه سهامداران شرکت معمولاً سود بیشتر هر سهم را ترجیح می دهند اما، هنگامی که یک خط مشی مشخصی مورد قبول قرار می گیرد، آثار آتی آن بر مبلغ سود نامعلوم و مبهم است. قبول حداکثر کردن ارزش سهام شرکت به عنوان هدف، به این معنی نیست که مدیریت به نوسانات روزمره ارزش سهام در بورس نیز علاقه مند است.
نوسانات قیمت سهام
تقابل شدیدی بین سرمایه گذاران برای خرید سهام هایی که قیمت آن با یک روند ثابت حرکت می کند وجود دارد. و آنها از سرمایه گذاری بر روی سهام هایی که قیمتشان زیاد نوسان دارد دوری می کنند. ولی باید اذعان داشت که فرصتهای سودآوری ممکن است برای یک سهام با قیمت بی ثبات به وجود آید بیشتر است. نکته قابل توجه آن است که طرفداران روند ثبات قیمت، سرمایه گذاران و طرفداران روند تغییر قیمت، سوداگران هستند.
روند قیمت سهام: با توجه به تحلیلی که سرمایه گذار از روند قیمت سهام می کند اقدام به خرید سهام می نماید. مثلاً ممکن است قیمت نزولی باشد ولی او این احتمال را بدهد که این سیر نزولی در یک مدت کوتاه است و بنابراین او در این زمان اقدام به خرید می نماید تا زمانی که قیمت بالا رفت سهام را بفروشد و بعضی اوقات هم که قیمت صعودی است، با توجه به شواهد به دست آمده این احتمال را می دهد که سهام رشد خود را کرده است و بعد از یک سیر صعودی کوتاه مدت باز هم نزول می کند.
مکاتب فکری در مورد تقسیم سود
با توجه به اینکه درصد سود تقسیمی بین صفر و یک در نوسان است، در این خصوص که حد مطلوب این نسبت چه عددی است، هیچگونه رقم مشخصی را نمی توان ارائه نمود. در واقع باید گفت مطلوبیت این نسبت به عوامل ذکر شده در خطی مشی تقسیم سود بستگی دارد. همینطور به تجربه ثابت گردیده شرکتهای قدیمی تر معمولاً به تقسیم سود بیشتری می پردازند و شرکتهای جدید که تکنولوژی پیشرفته به کار می برند به عدم تقسیم علاقه نشان می دهند.
فهرست مطالب
دیباچه 1
بررسی علل نوسانات قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران 3
اهداف فرعی تحقیق 4
هدفهای واحد انتفاعی و مدیران مالی 4
هدفهای صاحبان سرمایه و هدفهای مدیریت 5
شرکتهای سهامی و جامعه 7
مکاتب فکری در مورد تقسیم سود 8
انواع نظریه های سیاستهای تقسیم سود با قیمت سهام 8
ابهامات و مشکلات افزایش سرمایه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس 10
خطرهای کاهش قیمت سهام 12
کارایی مدیر و قیمت سهام 14
نقش مدیران در ارزش سهام 15
هدفهای واحد انتفاعی 16
نوسانات قیمت سهام 17
مکاتب فکری در مورد تقسیم سود 18
منبع 19
مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، فهرست مطالب و 19 صفحه متن (در قالب word ) با رعایت کامل صفحه بندی می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله B Nazanin(14) و برای تیترهای داخل مقاله B Titr می باشند.
قیمت این مقاله 2400 تومان می باشد، جهت پرداخت و دریافت کامل متن مقاله روی تصویر زیر کلیک کنید
نوشته شده در 14 مرداد 1400