1حق شفعه، 2وصیت و 3ارث

اخذ شفعه

حق بر شفعه

     حق شفعه یک نهاد حقوقی است که به تبع فقه امامیه در حقوق ما قرار گرفته و یک امر استثنایی است و جدا از قواعد عمومی قراردادها می باشد در نهادهای حقوقی دیگر دنیا چنین تاسیسی نداریم ولی مشابه آن وجود دارد.

     مثال: دو برادر به نامهای هابیل و قابیل پس از فوت پدرشان در ترکه او سهیم می شوند. این دو وارث در جزء جزء ترکه به نحو مشاعی شراکت دارند. پس از مدتی قابیل سهم مشاعی (نه افرازی) خود را به شخص ثالثی منتقل می کند. (انتقال بایستی به موجب عقد بیع باشد)

     به محض محقق شدن عقد بیع بین شریک مشاعی (قابیل) و شخص ثالث برای شریک مشاعی دیگر (هابیل) حق اخذ به شفعه بوجود می آید.

     اگر حق را از مرحله ایجاد (حق شفعه) به مرحله اجرا (اخذ به شفعه) در آوریم به آن حق شفعه گفته می شود و به شریک مشاعی شفیع می گویند.

مفهوم حق شفعه

     حق شفعه در قانون مدنی تعریف نشده است. فقط شرایط حق شفعه در /م 808 ق.م/ پیش بینی شده است.

     تعریفی که دکتر کاتوزیان از حق شفعه به عمل آورده به این صورت است: «حق شفعه حقی است که به یکی از دو شریک ملک قابل تقسیم داده می شود که بتواند در برابر پرداخت ثمن خریدار سهم شریک خود را تملک کند یا سهم شریک سابق خود را تملک کند.»

اوصاف حق شفعه

     1) حق شفعه حقی مالی است: این تملک قهری سهم فروخته شده را قانون مدنی حق شفعه نامیده است این امتیاز برای حفظ منافع شریک است تا به دلخواه بتواند از آن استفاده کند و این حق وسیله تحصیل مال است و ابزار تملک مال می باشد و به این اعتبار حق مالی گفته می شود به همین جهت صاحب حق می تواند آن را اسقاط یا از آن استفاده و یا آنرا صلح کند.

مبحث دوم- شرایط ایجاد حق شفعه: (6 مورد)

/م 808 ق . مدنی/

1- وجود شرکت

احراز شرکت رکن اصلی این حق است. مشارکت بایستی به نحو اشاعه باشد و تا زمانی که مال تقسیم نشده این حق باقی است، پس از تقسیم به توافق و یا … این حق از بین می رود. همسایه دیوار به دیوار بودن و یا دو طبقه بودن و … باعث ایجاد حق شفعه نمی گردد.

مبحث سوم- اجرای حق:

1) مهلت اجرای حق

     مهلت اجرای حق با مرور زمان تفاوت دارد. سابقاً قاعده ای به نام مرور زمان در قواعد حقوقی  ما وجود داشت (مثلا: دعاوی تجارتی تا 5 سال مسموع بوده، دعاوی اموال منقول تا 10 سال و دعاوی غیر منقول تا 20 سال) این قاعده در فقه سابقه ای ندارد و به تبعیت از حقوق فرانسه در آئین دادرسی با وارد شده است. در سال 1361 مرور زمان باطل اعلام شد و قانونگذار گفت: حق مقید به زمان نیست و ذینفع می تواند هر زمان اقاله دعوا کند.

مبحث چهارم- زوال حق

     زوال حق یا اختیاری است و یا قهری. شفیع در زوال اختیاری به میل و اراده خود یا بصورت صریح و یا ضمنی اسقاط حق می کند. یا بصورت صریح می گوید: حق شفعه خود را ساقط کرده و حق شفعه ندارم. یا بصورت ضمنی مثلا: مبایعه نامه را امضاء می کند و یا ملک را به خریدار اجاره می دهد.

     زوال قهری: مثلا اگر زمینی کنار دریا بود، آب دریا پیش روی کرد و زمین را از بین برد تا در اینجا ملکی که در دریا مستغرق شده، تلف گردیده است و در معامله ای که نسبت به آن انجـام می گیرد، حق شفعه با توجه به تلف ساقط می شود.

وصیت

     وصیت و  ارث مستقیما از فقه امامیه برگرفته شده و مقررات قانون مدنی ما بدون هیچ کم و کاستی در بحث ارث و وصیت از فقه امامیه گرفته شده است. بر خلاف عوام که وصیت و ارث را یکی می دانند، این دو موضوع دو بحث جداگانه هستند.

مقاله حق شفعه، وصیت و ارث

1- تعریف وصیت  

     وصیت یک عمل حقوقی است که به وسیله انشاء شخص نسبت به اموال یا انجام کاری بعد از فوت بوجود می آید. ارث یک امر قهری و اجباری و خارج از اراده شخص است.

2- جوهر وصیت: تصرف بعد از مرگ

     در ارث اراده وجود ندارد ولی در وصیت انشاء و اعلام  اراده لازم است. (اعلام اراده از طرف موصی نسبت به انجام کار یا تملیک مال یا انجام امری برای بعد از فوت خود.) ارث نیاز به انشاء و اعلام اراده ندارد.

     وصیت ممکن است حاوی انجام امری برای بعد از فوت یا که ممکن است راجع به تملیک مال بعد از فوت یا ایجاد و ساخت موسسه خیریه یا علمی یا برای اداره ترکه یا برای سرپرستی مجهورین و … باشد. همه اینها وصیت است.

     نکته: اصولا هر آنچه که راجع به انجام کار یا انتقال مال برای بعد از فوت شخص باشد، در غالب وصیت قرار می گیرد.

     – وصیت ابراز و وسیله تسلط است. این تسلط یا مستقیم است یا غیر مستقیم.

     تسلط مستقیم = موصی مال را مستقیما به کسی می بخشد.

     تسلط غیر مستقیم = به شخصی اجازه داده می شود که منزل موصی را بعد از فوتش بفروشد و با ثمن معامله بیمارستان بسازد.

     بعدا از فوت موصی کلیه اموال و ترکه او به وراثش منتقل می شود. وصیت در خصوص ثلث مال و اموال تملیکی و انجام امر یا کاری در ارتباط با انجام تعهد است بعد از فوت موصی.

ماهیت حقوقی وصیت

1) وصیت به تملیک

     یعنی موصی دستور می دهد که اموال او را بفروشند و یا اجاره دهند. در این فرض، تملیک معوض یا وصیت واقع نمی شود و سبب آن عقدی است که به وسیله وارثان یا موصی و در تمام اجرای دستور موصی صورت می پذیرد. مثلا: موسی می گوید: بعد از فوت من منزل مرا بفروشید و فلان کار را انجام دهید. 

     در این جا هم عقد معوض نیست. چیزی را که نقطه مقابل فروش قرار می گیرد، کاری به وصیت ندارد، بلکه عقدی است مستقل و در واقع انتقال مالکیت نیست بلکه آن چیزی که معوض است را به ورثه به موجب عقد جدیدی انجام می دهند.

ارث

     ارث بر خلاف وصیت یک امر اجباری و قهری است که بدون اراده متوفی نسبت به ترکه وی برای بعد از مرگ او تصمیمی گیری می شود. یعنی اراده در آن دخالت ندارد و شخص نمی تواند برای بعد  از مرگ خود نسبت به بعضی از اموالش تصمیم گیری کند.

     پس از اینکه فوت واقع می شود و بدون اینکه خود شخص بخواهد، ترکه اش متعلق حق وراث قرار می گیرد. فوت یا مرگ که یک واقعه حقوقی است 2 نوع است:

     1- مرگ طبیعی یا حقیقی

     2- موت فرضی: که با توجه به مقررات غایب مفقود الاثر حکم موت فرضی صادر می شود و از نظر حکمی آثارش مانند موت حقیقی است. (یعنی پس از صدور حکم موت فرضی اموال شخص بین ورثه تقسیم می شود.)

     بنابراین ارث یک امر اجباری و قهری است که بدون اراده شخص حاصل می شود و ترکه اش متعلق حق وراث قرار می گیرند. پس اراده در آن تاثیری ندارد، انشاء اراده در آن وجود ندارد و تصمیم گیری نیز اثری نخواهد داشت.

     در قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه و قرآن کریم و تفاسیر احادیث، مقدارها در ارث مشخص شده است. آن کسانی که مقدارهای سهامشان مشخص شده، صاحبان فرض هستند. آن کسانی که مقدارهای سهامشان مشخص نشده، صاحبان رد هستند. برخی هم ممکن است هم به فرض و هم به رد ارث ببرند.

مبحث اول- قرابت نسبی

     /م862 ق.م/: «اشخاص که به موجب نسب ارث می برند سه طبقه اند:

1) پدر و مادر اولاد و اولادِ اولاد:

  • پدر و مادر اولاد: که اینها با هم جمع می شوند. با وجود پدر مانعی برای اولاد وجود ن ندارد و با وجود اولاد مانعی برای ابوین ایجاد نمی شود.
  • اگر اولاد نباشد، اولادِ اولاد: اگر اولاد قبل از پدر بمیرد و اولاد بچه هم داشته باشد (نوه) و پدر 2 فرزند دیگر هم داشته باشد (برا دران اولاد فوت شده) سپس پدر بمیرد، با وجود اولاد، نوه ارث نمی برد. یعنی با وجود 2 برادر، فرزند اولاد فوت شده ارث نمی برد. نوه با 2 برادر جمع نمی شود.

2) اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها: که اگر هر کدام از آنها نبودند به بعدی ارث می رسد. اگر یک پدر یا یک مادر یا یک فرزند یا یک نوه وجود داشت، مانع ارث بردن این طبقه می شوند.

3) عموها و عمه ها و دایی ها و خاله ها و اولاد آنها: که در صورت نبودن اشخاص فوت به ترتیب ارث می برند. یعنی اگر عموها و عمه ها و دایی ها و خاله ها نبودند فرزندان آنها ارث می برند.

     /م863 ق.م/: «وراثین طبقه بعد وقتی ارث می برند که وارثین طبقه قبل کسی نباشد.»

     *وجود هر طبقه قبلی مانع می شود از ارث بر دن طبقه بعدی.

مبحث دوم- قرابت سببی

     /م864 ق.م/: «از جمله اشخاصی که به موجب سبب ا رث می برند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.»

     یعنی مرد از زن و زن از مرد به سبب ارث می برند. زن با همه جمع می شود.

گواهی انحصار وراثت

     گواهی انحصار وراثت اصلا جنبه پولی و مالی ندارد، استعلام  از دارائی هم مالیات ندارد. ورثه بعد از فوت حق دخل و تصرف در اموال مورث خود را ندارند مگر گواهی انحصار وراثت بگیرند. (از دادگاه صلاحیتدار که آخرین اقامتگاه متوفی بوده است. این تقاضا، خوانده هم ندارد.)

     مدارک لازم = گواهی فوت، شناسنامه، استعلام از دارائی، استشهادیه ای که امضاء گواهان به گواهی امضاء دفترخانه رسیده است. (یعنی به تائید دفترخانه برسد.)

     دادگاه در وقت فوق العاده گواهی انحصار وراثت صادر می کند، نزاع و دعوایی هم در بین نیست. بعد از صدور گواهی انحصار وراثت ورثه می توانند اموال را تقسیم کنند. تا گواهی صادر نشود هیچ ورثه ای حق دخل و تصرف در اموال مورث را ندارد.

در امور راجع به ترکه / ماده 162 قانون امور حسبی به بعد /

     /م163 ق.ا.ح/: «امور راجع به ترکه عبارتست از اقداماتی که برای حفظ ترکه و رسانیدن آن به صاحبان حقوق می شود از قبیل مهر و موم و تحریر ترکه و اداره ترکه و …»

     /م163 ق.ا.ح/: «امور راجع به ترکه با دادگاه بخشی است که آخرین اقامتگاه متوفی در ایران در حوزه آن دادگاه بوده و اگر متوفی در ایران اقامتگاه نداشته با دادگاهی است که آخرین محل سکنای متوفی در حوزه آن دادگاه بوده.»

     /م164 ق.ا.ح/: «هرگاه متوفی در ایران اقامتگاه یا محل سکنی نداشته، دادگاهی صالح است که ترکه در آنجا واقع شده و اگر ترکه در جاهای مختلف باشد، دادگاهی مال غیر منقول در حوزه آن واقع است صلاحیت خواهد داشت و ا گر اموال غیر منقول در حوزه های متعدد باشد، صلاحیت با دادگاهی است که قبلا شروع به اقدام کرده.»

     /م165 ق.ا.ح/: «هر گاه تمام یا قسمتی از اموال متوفی در حوزه دادگاهی غیر از دادگاهی مطابق دارد فوق صالح است باشد، دادگاهی که اموال در حوزه آن دادگاه است، اقدامات راجع به حفظ اموال متوفی را از قبیل مهر و موم به عمل آورده، رونوشت صورتمجلس عملیات خود را به دادگاهی که مطابق دو ماده فوق برای رسیدگی به امورترکه صالح است می فرستند.»

     مهر و موم: مثلا ورثه اموالی را گرفته اند و پس نمی دهند یا یکی از ورثه با ماشینی کـــــار می کند و سهم بقیه را نمی دهد. بلافاصله دادگاه حکم توقیف می دهد و آنرا مهر و موم می کند.

     یک طرف می تواند تقاضای مهر و موم کند، طرف مقابل هم می تواند با پرداخت تامین مناسب رفع توقیف کند و از مال استفاده کند.

     /م167 ق.ا.ح/: اشخاص مذکور زیر می توانند درخواست مهر و موم ترکه را نمایند:

  1. هر یک از ورثه متوفی یا نماینده قانونی آنها. (نماینده صغیر: قیم یا وصی است.)
  2. موصی له در صورتیکه وصیت به جزء مشاع شده باشد. (مثلا به )
  3. طلبکار متوفی که طلب او مستند به سند رسمی یا حکم قطعی باشد به مقدار طلب، در صورتیکه در مقابل طلب، رهن نبوده و ترتیب دیگری هم برای تامین طلب نشده باشد. (سند رسمی مهریه به موجب سند نکاحیه ـ طلبکار با اسناد تجاری نمی تواند درخواست مهر و موم کند.)
  4. کسی که از طرف متوفی به عنوان وصایت معین شده باشد. موصی.

     اگر تقاضای مهر و موم بدهیم، تحریر هم می شود و لی اگر تقاضای تحریر بدهیم مهر و موم نمی شود.

     /م875 ق.م/: در قانون مدنی شرط وراثت زنده بودن است. و لی در فرانسه متولد شدن همراه با زندگی بالقوه در ایران بچه حتی یک نفسی بکشد و ریه­اش پر از هوا شود و بمیرد ارث برده است.

     اگر بچه مرده بدنیا بیاید مثل این است که اصلا بدنیا نیامده است ولی اگر پس از زنده متولد شدن فوت کرد ارث او به ورثه اش نمی رسد.

     شرط حمل اینست که در انعقاد نطفه مورث زنده باشد. انعقاد نطفه قبل از مرگ باشد قاعده 6 و 10 ماهگی رعایت  می شود.

     از زمان فوت شوهر تا 10 ماه اگر از زن بچه بدنیا بیاید بچه ملحق به شوهر است و ارث می برد.

     مثال: 2/10/84 انعقاد نطفه = پدر 2/11/84 فوت می کند = اگر این بچه تا 2/8/85 بدنیا بیاید ارث می برد و متعلق به شوهر است ولی بعد از 10 ماه باعث نفی نسب می شود.

     /م876 ق.م/: در شک اصل استصحاب جاری است اما عده ای نظر مخالف دارند. ا گر در موردی نتوانیم حیات یا ممات را تشخیص دهیم مبنا مرده بودن و ممات است. مبنا: استصحاب عدمی است.

     بچه از شکم مادر بیرون بیاید و شک بشود که مرده یا زنده است یا بوده مبنــا مرده بودن است.

     /م877 ق.م/: اختلاف در زمان انعقاد نطفه: در اینجا اماره فراش 6 ماه تا 10 ماه باید رعایت شود زن طلاق بائن گرفته و عده را رعایت کرده و زمانیکه شوهر دوم اختیار کرده تا 6 ماه و یک روز گذشت بچه برای دومی است ولی کمتر از 6 ماه باشد برای شوهر اولش است.

     /م878 ق.م/: زن و شوهری هستند که 10 بچه دارند و بچه یازدهم در حال بدنیا آمدن است و مورث فوت کرد این بچه مانع طبقات دیگر نیست و در اینجا باردار بودن زن مانع تقسیم نیست  (سهم 2 ذکور کنار گذاشته می شود.) زن و شوهری هستند که بعد از 20 سال بچه دار نمی شوند و این زوجین در ستن 40 سالگی یک بچه را از خانواده پر جمعیتی می گیرند و بزرگ می کنند و  یا گواهی زایمان و غیره، شناسنامه بنام خودشان می گیرند و فوت می کنند.

بچه 20 ساله می شود و تنها وارث است و با وجود این بچه به عموها وعمه ها ارث نمی رسد. ولی اگر عموها و عمه ها نفی نسب را ثابت کنند مانع ارث بردن بچه می شوند و خودشان ا رث می برند (مثل آزمایش DNA) و اگر نتوانند ارث به بچه می رسد.

فهرست مطالب
کتاب اول
اخذ شفعه

فصل اول- حق شفعه
مبحث اول: مفهوم و اوصاف حق شفعه
حق بر شفعه
مفهوم حق شفعه
اوصاف حق شفعه
فلسفه اخذ به شفعه
حق عینی دارای دو ویژگی است: (حق شفیعه عینی)

مبحث دوم- شرایط ایجاد حق شفعه: (6 مورد)
تعمیم این قاعده به حق شفعه
مبحث سوم- اجرای حق:
تفاوت اجرای حق و مرور زمان
فوریت حق شفعه
تبعیض در اجرای حق ممنوع است
اجرای حق منوط به تسلیم ثمن است
اجرای حق در صورت فروش مبیع به دیگران
مبحث چهارم- زوال حق

فصل دوم- اخذ به شفعه
ماهیت حقوقی و اوصاف اخذ به شفعه
مبحث اول- تملک مبیع از خریدار
1-1) تملک مبیع از خریدار /م817 ق.م/ (تملک سهم شریک)
1-2) بطلان معاملات معارض (غیر قابل استناد بودن معاملات معارض)
1-3) تملک نماآت (منافع تصل و منفصل)
1-4) وضع اموال متصل شده به مبیع
1-5) التزام به پاکسازی
1-6) تعهد به تسلیم عین
1-7) ضمان درک

مبحث دوم- دعوای اخذ به شفعه
2-1) دادگاه صالح
2-2) دو طرف دعوا
2-3) خواسته و ارزیابی آن
2-4) مستند دعوا
2-5) طبیعت حکم و ضرورت تحصیل آن

کتاب دوم
وصیت
مقدمه
1- تعریف وصیت
2- جوهر وصیت: تصرف بعد از مرگ
3- اوصاف ذاتی وصیت

ماهیت حقوقی وصیت
1) وصیت به تملیک
2) وصیت تملیکی
3) وصیت عهدی
4) وصیت به ابراء
5) وصیت به حبس

فصل اول- انعقاد و شرایط نفوذ وصیت
مبحث اول- انعقاد وصیت
رد وصیت
رد موصی له قبل از فوت موصی
رد موصی له بعد از فوت موصی

مبحث دوم- شرایط نفوذ و صحت وصیت
عیوب اراده
اهلیت
اهلیت حمل
زمان اعتبار اهلیت تملک
شرایط موضوع وصیت (موصی به)
شرط نفوذ وصیت در ترکه
اجازه یا تنفیذ
زمان اعتبار اجازه
اعتبار و اثر رد وراث

فصل دوم ـ رجوع از وصیت
مبحث اول: قواعد عمومی
قابلیت رجوع
رجوع ضمنی
شرایط انتقال موصی به
شرایط اتلاف موصی به

فصل سوم- اجرای وصیت
مبحث اول- جایگاه وصیت در ترکه
مبحث دوم- مدیر اجرا یا وصی
قلمرو وصایت
رد وصایت
حق ایصاء
جمع چند وصی برای اجرا
اجتماع صغیر و کبیر
مبحث سوم- اثبات وصیت و اشکال وصیت نامه
1- وصیت نامه خودنوشت
2- وصیت نامه رسمی
3- وصیت نامه سری

کتاب سوم
ارث
مقدمه ـ مفهوم «ارث»
فصل اول- موجبات ارث
مبحث اول- قرابت نسبی
مبحث دوم- قرابت سببی
گواهی انحصار وراثت

مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، فهرست مطالب (فصل بندی شده) و 82 صفحه متن با رعایت کامل صفحه بندی (قابل ویرایش در قالب word) می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله B Nazanin(14) و برای تیترهای داخل مقاله B Titr می باشند.

قیمت این مقاله 12900 تومان می باشد، جهت پرداخت و دریافت مقاله روی تصویر زیر کلیک کنید.

دانلود مقاله

همچنین ببینید گوگل کروم – مشاهده مقالات اجتماعی، حقوقی و سیاسی گوگل کروم

نوشته شده در 21 خرداد 1400

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *