دین اسلام و مسیح

پیشگفتار

     ضمن اظهار تشکر از استاد گرامی که این زمینه را فراهم نمود تا با دید وسیعتری به دو دین مهم اسلام و مسیحیت آشنا شویم کمال امتنان را داریم.

     در پایان این تحقیق شامل دو فصل می باشد که به نقاط ضعف و قوت و اعتقادات دو دین بزرگ اسلام و مسیحیت پرداخته است امیدوارم مورد قبول واقع گیرد.

     از آنجا که هر دینی جماعتی با خلقیات روحی و روانی متفــاوت را مخاطب خویش می سازد باید آن دین قوه و قابلیت تفسیرهای متفاوت را داشته باشد. یک دین که بنا بر مشیت الهی چندین نوع تفسیر متفاوت از حقیقت واحد را درون خویش دارد، می تواند نوعی کثرت و تعدد را به صورت یک نوع وحدت در آورد و تمدنی دینی ایجاد کند. در اسلام نیز که دینی جهان مشمول است و برای انواع قومی و نژادی مختلف فرو فرستاده شده است، از همان آغاز امکان دو منظر متفاوت وجود داشته است، تشیع و تسنن هر دو تفاسیری از وحی اسلامی اند که بنا بر مشیت خداوند در نهاد اسلام قرار گرفته اند تا این آئین بتواند به کمک آنها انسانهایی با ساخت و سرشتهای روانی متفاوت را در درون خود یکپارچه سازد و جای دهد. این دو، هر کدام، یک بخش کامل سنت اسلامی را که از آغاز موجود بوده تشکیل می دهند و تشیع و تسنن هیچ یک شورشی متعلق به دوره های بعدی در برابر یک نظام راست اندیشانه تثبیت شده نیستند و بنابراین به هیچ نباید آنها را با نهضتهای اصلاح طلبانه در مسیحیت یا یهودیت مقایسه کرد. در واقع تشیع و تسنن که هر دو به تمامت سنت راست اندیشانه اسلام تعلق دارند و خدشه ای به وحدت آن وارد نمی آورند. وحدت یک سنت، نه در اثر استفاده ها و کاربردهای متفاوت آن بلکه در اثر تخریب اصول و صورتها و همچنین اتصال و استمرار آن از میان می رود. لذا می بینیم که هدف از دو شاخه از درخت تنومند اسلامی نه تنها تفرقه نیست بلکه گردآوری انسانهای بیشتر و انواع معنوی متفاوت زیر سایه سار درخت تنومند اسلامی است.

     اما این را که گفتیم تشیع و تسنن برای تبایع معنوی متفاوت مقدر شده است، نباید دقیقا به یک معنای نژادی یا اخلاقی تفسیر کرد؛ نباید تصور کرد که یک انسان خاص، همیشه به اتفاق سنی بوده است و دیگری شیعه، البته امروزه تقریبا همه ایرانیــــان شیعه اند و حال آنکه اکثر اعراب و ترکها سنی اند و این تقسیمات نژادی با توزیع تشیع و تسنن در جهان اسلام بی ارتباط نیست.

     برای فهم دیدگاه های سنتی و شیعه باید به تاریخ دینی اسلام، رشد و تحول این دو ساخت اسلام از منبع مشترک آنها و سرگذشت بعدی آنها نظری بیافکنیم. از منظر ظاهری تفاوت میان تشیع و تسنن به مسئله جانشین پیامبر (ص) به عنوان رهبر جامعه بعد از وفات آن حضرت مربوط می شود. موضوع تعیین وظیفه جانشین پیامبر نیز تحت مسئله مزبور قرار می گیرد.

     مذهب تسنن جانشین پیامبر را فقط به لحاظ قابلیت او به عنوان حاکم یا بهتر بگوییم مدیر جامعه نوپا، به عنوان خلیفه آن حضرت تلقی می کند، حال آنکه شیعیان معتقدند که جانشین پیامبر (ص) باید امانت دار معرفت وحیانی و معرفت باطنی رسول اکرم (ص) و نیز مفسر علوم دینی باشد به همین دلیل است که، هر چند ظاهرا اختلاف فی مابین، اختلافی سیاسی جلوه می کند لیکن درواقع این اختلاف فراتر از اختلاف کلامی است. این اختلاف، اختلافی ناظر به طرز تلقیهای متفاوت نسبت به ماهیت دین، ماهیت سیاسی و نیز چگونگی تداوم امر پیامبری است.

     از این رهگذر دو تفسیر متفاوت از پیام واحد الهی صورت بست. دو تفسیری که در عین حال در متن سنت کلی اسلام بر جای ماندند و در اصول دین و مناسک دینی که واسطه رحمت خداوندی برای نجات آدمی و تضمین سعادت اخروی اویند متحد شدند.

     به اعتقاد نظریه پردازان سیاسی اهل سنت همانطور که فقط یک امت و یک قانون الهی یا شریعت وجود دارد، همین طور باید در حالت مطلوب یک خلیفه وجود داشته باشد که طبق نظر علما شریعت را اجرا می کند. بعدها وقتی که خلافت از لحاظ سیاسی تضعیف شد و شاهان قدرتمند بر جهان اسلام حاکم شدند معنای خلیفه بست یافت و اقتدار خلیفه، قانون الهی را نیز در برگرفت. اما در نظر شیعیان، حق جانشینی پیامبر (ص) منحصراً به خانواده آن حضرت تعلق دارد که به عنوان منبع الهام و هدایت برای فهم وحی هستند. لذا در متن این شاخه از اسلام اعضای خانواده پیامبر (ص) مجرای رحمت و برکت وحی اند و و از اینرو است که می توان تشیع را اسلام به روایت امام علی (ع) یعنی روایتی قائل به ضرورت تداوم وحی و تربیت باطنی امت است نامید، همانطور که به یک معنای خاص، تسنن را نیز می توان اسلام به روایت برخی دیگر از اصحاب پیامبر خواند.

     علماء سنی در طول تاریخ، متمایل به حمایت از نهادهای سیاسی موجود، به خاطر بیم از جنگ داخلی بوده اند در حالیکه نوع عالمان شیعه اعم از عارفان، فقیهان و فیلسوفان بر مبنای دیدگاه خود درباره نقش امامت و حکومت آرمانی امام، نسبت به نهادهای سیاسی مسلط بی اعتماد بوده و با مراجع سیاسی یا در چالش و ستیز عریان قرار داشته اند و یا با جزم و احتیاط و حفظ مرزبندی مواجهه ای ظریف را با نهادهای مزبور پیشه کرده بودند.

     از دیگر تمایزات دو رویکرد پیش گفته به اسلام دو مسئله «ولایت» و «توسل» است. در اسلام شیعه بر سلوک باطنی دیندار و تبری و تولی لازمه آن در تاریـخ تاکیدی وافر می شود. سلوکی که اولیاء و مقربان خداوند الگوهای ایده آل آنند در مذهب اهل سنت و جماعت گرچه نقش واسطگی پیامبر (ص) میان خدا و مسلمانان ملحوظ است اما از آنجا که سیر باطنی و ضرورت تولی و تبری تاریخی در رویگردشان محوریت ندارد از دو ایده «ولایت» و «توسل» در ضمن ایده های محوری آنها نشانی نمی بینیم.

     البته باید توجه داشت که حضور وسایط در تشیع، حضوری خدا محورانه بوده و از اینرو به کلی با ساختار کلیسایی اقتدار کشیشان در مسیحیت که به شرک و جانشینی اولیاء به جای خدا می انجامد متفاوت است. در حوزه شریعت یکی از تفاوتهای اصولی میان تسنن و تشیع در مسئله اجتهاد است از آنجا که در تشیع امام زنده است همیشه امکان تطبیق شریعت بر موقعیتهای نوین وجود دارد. در واقع مجتهد (صاحب نظر در موضوعات فقهی) که ارتباط باطنی و استنادی با امام دارد می باید در هر نسل شریعت را در مورد شرایط جدیدی که مبتلا به آن است به کار بندد. در مقابل این تفاوتها همسانیهایی نیز میان تسنن و تشیع وجود دارد که به آنها نیز می باید توجه داشت. این دو مذهب دو شاخه درخت واحد اند از اینرو تمایزات آن دو را نباید آنقدر مورد توجه قرار داد که تمایزات و چالشهای اسلام و غیر اسلام از یاد برود. اسلام سنی و شیعه در اصول دین یعنی در اعتقادات پایه ای توحید، نبوت و معاد، اشتراک دارند. به علاوه در این واقعیت که خدا باید عادل باشد اتفاق نظر دارند، هر چند یکی از آنها بیشتر بر «اختیار» و دیگری بیشتر بر «ضرورت» تاکید می ورزند.

     در سطح ظاهر اعمال دینی نیز تسنن و تشیع تاحدود زیادی یکسانند، عمل روز به روز شریعت در هر دو عالم یکسان است جز در یکی دو مورد مانند سهم ارث طرف مونث یا ازدواج احکام شریعت در هر دو مشترک است. و عملا نماز، طهارت، روزه، زیارت، و غیره در هر، دو مذهب یکی است جز اینکه تفاوتهای جزئی در نماز میان این دو مذهب وجود دارد که البته بیشتر از تفاوتهای میان چهار مذهب فقهی اهل سنت نیست شباهتهای مبتنی بر شریعت آنقدر بسیار است که در اینجا مجال بر شمردن آنها نداریم. اتفاق نظر تسنن و تشیع بر سر اصول دین، هر دو را در من کلی اسلام قرار می دهد و حضور اصول مبانی آموزه اسلام را در سامان اعتقادی هر دو گروه تضمین می کند.

     از آنجا که هر یک از این دو مذهب نوعی ابزار و اظهار توحید اند علیرغم هر تفاوت ممکن بین آنها وحدت درونی امت را از بین نمی برند. تشیع و تسنن دو جریانی هستند که از چشمه واحدی که منبع یگانه آنهاست، یعنی از وحی قرآنی سرچشمه می گیرند، گرچه در میان تشیع با نقب، زدن به باطن دین، راه وصول به غایب دینداری را مطمئن تر، جامعتر و ژرفتر از آن دیگری پیش روی ما می گشاید.

دین اسلام از نظر تعداد پیروان

     دین اسلام از نظر تعداد پیروان پس از مسیحیت قرار دارد و ادیان زنده موجود جهان که جنبه اعتقاد انحصاری دارند مقام دوم را داراست و از نظر رشد گسترش نیز اسلام در میان همه ادیان جهان بعد از مسیحیت مقام دوم را دارد. از لحاظ نحوه پیدایش و منشاء آنها در زمره نه دین زنده ای است که از تجربه و تعلیمات دینی یک بنیانگذار از خلاق و بزرگ سرچشمه گرفته اند، درکنار ادیان یهودی ـ سیک ـ و مسیحیت یکی از چهار دین توحیدی عالم است آن هشت دین دیگر دارای عقاید وحدت وجودی، دو گانه پرستی یا چند گانه پرستی هستند بدین ترتیب در میان یازده دین زنده جهان، اسلام و مسیحیت تنها ادیانی هستند که هر سه خصوصیت جهانی بودن، توحیدی بودن، و تاسیس توسط بنیانگذاری خاص را دارا هستند.

ادراک ذات متعال، الله

     توحید و یکتاپرستی با ارزشترین پیام مذهبی [حضرت] محمد (ص) است. منشاء تاریخی توحید اسلامی را می توان در سه امر جستجو کرد

اعتقاد به خدای واحد، الله

     اولین و مهمترین جزء از اجزا تفکر اسلامی توحید است این اصل مکررا در قرآن تعلیم داده شده و نیمه اول شهادت اسلامی را تشکیل می دهد از اعتقادات دیگر  2- اعتقاد به فرشتگان  3- اعتقاد به قرآن  4- اعتقاد به انبیای الهی  5- اعتقاد به روز جزا بهشت و دوزخ  6- اعتقاد به احکام الهی

نقاط قوت دین اسلام

  • نظر آن در مورد یک خدای متعال در مقابل شرک و بت پرستی
  • اعتماد آن به یک حاکم واقعی جهان
  • تعلیم این مطلب که خداوند همچنین رحمن و رحیم است
  • وجود اصل سر سپردگی مطلق به خواست خداوندی
  • قبول داشتن یک روز قضاوت نهایی گریز ناپذیر
  • اصرار آن بر یک حیات عبادی مستمر
  • اینکه بنیانگذار پر شور و شوق این دین برای همه مسلمین الگو و نمونه ای قوی است
  • نگرش جهانی این دین
  • داشتن نوعی وحدت خاص بین پیروان آن، علیرغم وجود فرقه های متعدد

نقاط ضعف دین اسلام

  • اختیار مطلق و استبداد گونه خدای این دین
  • تکیه بر دوش زور
  • تمسک بیش از حد به انگیزه های ثواب و عقاب
  • اعتقاد به «قسمت الهی»
  • حسی بودن بیش از حد آخرت نعمات مادی در بهشت و عکس آن در جهنم
  • پاییز بودن منزلت زنان در آن
  • فقدان یک برنامه اجتماعی عظیم برای رستگاری جهان

اعتقادات

1- ادراک خداوند در مسیحیت

     در هر یک از ادیان، ادراک اصلی و جامع آن دین در رابطه با شخصیت هستی متعال کنترل کننده دین مذبور است. از نظر تاریخی، اعتقاد و مسیحیت در مورد خدا از بالاترین نقطه ای که دین یهودی به آن رسیده بود آغاز شد. هنگامی که عیسی مسیح (ع) «اولین و بزرگترین فرمان» دین را اعلام می کرد، ایده و یا حتی عبارت جدیدی را ابزار نکرد و بلکه مستقیما از «شما» و یا الفاظ ادای شهادت که در هر کنیسه ای جزء آداب رسمی عبادت به شمار رفته و هر یهودی مومن روزانه دو بار آنرا تکرار می کند.

2- علاقه نسبت به خدای واحد

     در مسیحیت مانند دین یهودی، خداوند شخصیت اخلاقی حکم بر جهان است. آیات بسیاری در عهد جدید به توصیف خصوصیات خدا می پردازند…

فهرست مطالب
پیشگفتار
فصل اول
دین اسلام از نظر تعداد پیروان
ادراک ذات متعال، الله
اعتقاد به خدای واحد، الله
نقاط قوت دین اسلام
نقاط ضعف دین اسلام
اعتقادات
1- ادراک خداوند در مسیحیت
2- علاقه نسبت به خدای واحد
3- سلطنت الهی
4- مغفرت خداوند
5- پدر بودن خداوند
6- تاکیداتی بر ادراک مسیحیان از خداوند
7- تجزیه و تحلیل و تفکیک مسئله سرور و رستگاری در مسیحیت
نقاط قوت دین مسیحیت
نقاط ضعف مسیحیت
وجه اشتراک بین ادیان جهان (شباهتها و تضادها)
فصل دوم
مسائل اعتقادی بین شیعه و سنی
آیا امامت از اصول است یا فروع؟
آیا در مسئله امامت نصی از پیامبر گرامی هست یا نه؟
آغاز پیدایش این عقیده
منابع

مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، فهرست مطالب و 24 صفحه متن با رعایت کامل صفحه بندی می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله B Nazanin(14) و برای تیترهای داخل مقاله B Titr می باشند.

قیمت این مقاله 5300 تومان می باشد، جهت پرداخت و دریافت مقاله روی تصویر زیر کلیک کنید.

دانلود مقاله

همچنین ببینید گوگل کروم

نوشته شده در 10 خرداد 1400