«بیابان»
بیابان
بیابان یکی از اکوسیستمهای اصلی خشکی میباشد که از زمینهای بوتهزاری تشکیل شده است که در آنها گیاهان بسیار پراکندهاند و بوسیله خاک لخت و شنی از هم جدا ماندهاند. بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوهها واقع هستند.
تمامی اکوسیستمهای کره زمین روی هم زیست کره را تشکیل میدهند و بخش فیزیکی این بزرگترین واحد اکولوژیک ، محیط زیست کره زمین است. این بخش فیزیکی خود از سه قسمت به هم پیوسته تشکیل شده است: قسمت آب یا آب کره ، قسمت خشکی یا سنگ کره و قسمت گازی یا هوا کره. از آنجا که تعداد اندکی از گونهها میتوانند بطور همیشگی در هوا بمانند، دو دسته زیستگاهها را زیستگاههای آبی و زیستگاههای خشکی تشکیل میدهند. این دو زیستگاه از استوا تا قطب و از چند هزار متر زیر سطح اقی(برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)ی آن ادامه دارد.
محیطهای آبی به دو بخش اکوسیستم آب شیرین و اکوسیستم دریایی تقسیم میشوند.
اکوسیستمهای خشکی عموما بر پایه نوع و رستنی غالب در منطقه ، یعنی علف ، بوته و درخت از هم متمایز میشوند. اکوسیستمهای اصلی خشکی ، “بیوم” نامیده میشوند. تمامی اکوسیستمها چه خشکی و چه آبی از اجتماعات زیستی ، تشکیل شده اند که در مراحل گوناگونی از رشد قرار دارند و هر یک فرایندی کم و بیش منظم را به سوی یک مرحله نهایی خود دوام که اوج اجتماع زیستی (Climax Community) است، میپیمایند. مراحل این گونه رشد پیشرونده ، توالی اکولوژیک (ecoligical succession) را شکل میدهد. توالی اکولوژیک در خشکیها تا حد زیادی زیر تاثیر اقلیم است.
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا
بیابانها ، بیومهای خشکی هستند که بارندگی سالانه آنها از 250 میلیمتر کمتر است. بسیاری از بیابانها در مجاورت رشته کوههایی قرار دارند که هوا را روبه بالا میراند و در آنجا ، هوای سردتر ، بخار آب را سرد کرده و باران ایجاد میشود. سپس هوا رطوبت از دست داده به سوی منطقه مجاور حرکت کند و اقلیم بیابانها را بوجود میآْورد. مثلا تودههای هوا که از اقیانوس اطلس به سواحل غربی ایالات متحده میرسد، غالبا مقدار زیادی بخار آب در خود دارد. همچنان که این توده هوا از رشته کوه “سیراکازاکاد” بالا میرود. بیشتر رطوبت آن به صورت باران فرو میریزد.
بسیاری از مناطق غربی این رشته کوهها سالانه 200-150 میلیمتر ، باران دریافت میکنند، اما مناطق بیابانی از شرق این دو رشته کوه گسترش مییابد و بیشتر ایالات ایداهو ویتا را در برمیگیرد. گاهی هوای مرطوب بطور غیر معمول به این مناطق خشک میرسد، اما معمولا این هوا فقط میتواند رگباری ایجاد کند. نظیر همین وضعیت را رشته کوههای البرز در قسمت شمال ایران بوجود آوردهاند، که در نتیجه گیلان و مازندران مرطوب و بخش جنوبی البرز خشک مانده است.
جانوران و سازگاری آنها به خشکی
موجودات زنده بیابانی سازگاری زیادی نسبت به کمبود آب ، نشان میدهند. مثلا بسیاری از جانوران تنها در شبها به جستجوی غذا میروند و روزها را در سوراخهای زیرزمینی دور از نور مستقیم خورشید به استراحت میپردازند. روده و کلیه بسیاری حیوانات بیابانی مقدار زیادی آب را دوباره جذب میکند و در نتیجه مدفوع آنها کاملا بدون آب دفع میشود. جانوری مانند موش ، کانگورو که جوندهای در بیابانهای غربی ایالات متحده است. میتواند بطور نامعین بدون عرضه آشکار آب ، زندگی کند. توان جذب و نگهداری آب این جانور به حدی بالاست که میتوانند آب(برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)نههایی که غذای اصلیش را تشکیل میدهند، دریافت کند. گربه وحشی ، جانداری است که ویژه بسیاری از بیابانهاست.
گیاهان و سازگاری آنها به خشکی
سازگاری به خشکی در بین گیاهان بیابانی هم دیده میشود. بسیاری از گیاهان مانند کاکتوس مقدار زیادی آب را در هنگام بارندگی پراکنده میگیرند و در خود ذخیره میکنند. دیگر گیاهان ریشههایی دارند که آب را از اعماق زیرزمین میگیرند. بعضی از آنها برگهای کوچک دارند، یا بوسیله کوتیکول مومی از هدر رفتن آب جلوگیری میکنند. برخی دیگر از گیاهان نیز بعد از بارندگی رشد و نمو سریع حاصل میکنند و دوره زندگیشان در چند روز کامل میشود. اگر چه چنین گیاهانی پس از پایان دوره باران به سرعت میمیرند، اما دانههایشان در حالت زندگی نهفته میمانند و همین که شرایط دوباره برای رشد سریع مناسب شد، جوانه میزنند.
خاک بیابان
خاکهای بیابان غالبا دارای مقدار زیادی مواد معدنی و نمک است، اما مواد آلی آن ناچیز است. بنابراین اگر برای تبدیل بیابان به زمینهای کشاورزی فقط آب به خاک اضافه شود، تلاشها با شکست روبرو میشود. مثلا در دهه 1950 میلیونها دلار برای افزایش محصولات غذایی، در آبیاری بیابانهای افغانستان ، خرج شد. بیابان برای یک دوره 2 ساله شکوفا (برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)دک خاک را گیاهان رو به پایان رساندند و به سبب شوره گرفتن سطح خاک گیاهان از بین رفتند و دیگر هم گیاهی سبز نشد.
همچنان که در غرب ایالات متحده به اثبات رسیده میتوان در آنجا که اتکا یکسره بر روشهای تخصصی نگهداری خاک و انتقال آب با لوله از چاهها و رودهای دور دست است، بیابانها را بارور ساخت. با این همه ، هزینه تغییر اکوسیستمها زیاد است، این کار خطرهای بالقوهای دارد و نیازمند بررسی دقیق علمی است.
اقلیمهای بیابانی
اقلیمهای بیابانی که دارای بارندگی نامنظم و احتمالا گاهی بدون باران سالیانه هستند، شامل تقسیمات زیر است:
- اقلیم بیابانی استوایی: بطور کلی گرم و فاقد فصول حرارتی متمایز که در آن روزها و شبها در تمام ایام منظم و به توالی یکدیگر هستند.
- اقلیم بیابانی حاره: عموما گرم و دارای فصول حرارتی مشخص ، دارای فتوپریودیسم نامنظم تر از اقلیم بیابانی استوایی میباشد.
- اقلیم بیابانی معتدل: دارای فصول حرارتی متمایز و فتوپریودیسم روزانه نامساوی و کاملا متمایز است.
علل ایجاد بیابانها
بطور کلی عوامل مختلفی موجب پیدایش مناطق خشک و بیابانی میشود. سه عامل مهم در ایجاد بیابانها عبارتند از:
گرم شدن زیاد منطقه بر اثر تابش خورشید
در منطقه بین المدارین (مدار راس السرطان و راس الجدی) به علت تابش عمود آفتاب بیشترین گرما دریافت میشود و بیشتر بیابانها نیز در این عرضهای جغرافیایی قرار دارند.
فشار زیاد جنب حارهای
فشار هوا در همه عرضهای جغرافیایی یکسان نیست. وقتی در جایی فشار هوا کم باشد، هوا به علت سبکی بالا رفته و پس از سرد شدن در صورت وجود رطوبت کافی و سایر شرایط لازم موجب بارندگی میشود. هوای گرم و مرطوب استوایی پس از ایجاد بارش به اطرا(برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)رطان و راس الجدی ، حرکت میکند. اما به علت سنگین شدن و تراکم در عرضهای جغرافیایی مذکور فرو مینشیند و یک منطقه پر فشار بوجود میآورد. این توده هوا با از دست دادن رطوبت خود فرو مینشیند (نشست هوا) ، نتیجه این امر ، خشکی و گرمی هوا و صاف بودن آسمان در این مناطق میباشد.
بیابان و گسترش مناطق خشک در ایران
شرایط اقلیمی کشور ما سبب شده است تا بخش عمدهای از ان در قلمرو مناطق خشک قرار گیرد. در این مناطق بارندگی اندک و سالانه 30 تا 25 میلیمتر است از سوی دیگر شدت تابش آفتاب و وزش بادهای شدید سبب تشدید تبخیر شده و این مسئله کمبود رطوبت را محسوستر میسازد.
امروزه در بسیاری از مناطق بیابانی کشور ما حرکت ماسههای روان نه تنها در عرصه مراتع به چشم میخورد بلکه این پدیده مشکلی در راه اجرای پروژههای کشاورزی ، راه سازی ، شهر سازی توسعه مراکز صنعتی و دیگر پروژههای عمرانی است و از این طریق خطوط ارتباطی و منابع ارزشمند اقتصادی را تهدید میکند. این فرآیند در نهایت مشکلات اجتماعی خاصی چون رها ساختن زمین و کوچ روستائیان را به شهرها در پی دارد.
تثبیت ماسه های روان در ایران
کار تپبیت ماسههای روان در ایران عملا از سال 1344 و در سطحی معادل 100 هکتار در منطقه حادث آباد سبزوار در استان خراسان آغاز گردید. کسب نتایج چشمگیر اجرای برنامههای تثبیت ماسه و ثمرات حاصل از آن به حدی بود که سبب گردید تا این کار به سرعت در سایر مناطق بیابانی و مستعد کشور نیز توسعه یابد.
بيابان زايي چيست و چگونه اتفاق مي افتد؟
اگر بيابان زايي را بر اساس تعريف كنوانسيون بيابان زايي تعريف كنيم؛ مي گويد تخريب سرزمين در مناطق خشك و نيمه خشك و خشك نيمه مرطوب در اثر عواملي مانند عوامل انساني و عوامل طبيعي. در زمان حاضر عوامل طبيعي، آنچنان نقشي در بيابان زايي ندارند البته خشك ساليهايي كه به وقوع ميپيوندد بيابان زايي را تشديد ميكند ولي در ايران ما اين عوامل انساني هست كه بيشتر باعث بيابان زايي ميشود و شايد مهمترينش افزايش جمعيت باشد. ما در سي چهل سال پيش اين جمعيت را نداشتيم. ببينيد جمعيت ما در چهل سال پيش چقدر بوده و الان چقدر است؟ فشار اين جمعيت هم مخصوصا جمعيت روستايي روي زمين هست . اجازه بدهيد مثال ملموس تر(برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)ع و ارتباطش با بيابان زايي ارايه كنم. هرچند امكانات روستا ها در حال حاضر نسبت به چند دهه پيش تغييرات قابل توجهي داشته است و حقيقتا از لحاظ تامين آب و برق و امكانات مشابه با قبل قابل مقايسه نيست ولي آيا در همين مناطق، بيابان زايي نسبت به قبل كمتر شده است ؟ 20-30 سال قبل روستايي كه 20 يا 30 خانوار جمعيت داشت اكنون دو برابر شده است مسلما اين تعداد افراد در روستا به كار كشاورزي يا دامداري مشغولند. از طرفي براي كشاورزي در مناطق بياباني زمين و آب محدود است پس با اين وجود روستايي يا بايد به شهر بيايد و جذب كارهاي كاذب شود و يا در روستا زمين بيشتري اضافه كند و كار كشاورزي كند. زمين بيشتر هم آب بيشتر مي خواهد در بيابان كه نمي شود ديم كاري كرد! آنگاه بدون توجه به امكانات سفره آب زيرزميني و آبخوان ها اقدام به حفر چاه عميق مي كنيم! آب پمپاژ مي شود ، با پمپاژ بي رويه آب، علاوه بر آنكه سطح آب زيرزميني پائين ميرود ، تعادل هيدرو استاتيك بين آب شور و آب شيرين بهم ميخورد. آب شيرين كه پمپاژ شد آب شور زير زمين به طرف سفرهي آب شيرين هجوم مي آورد و در پمپاژهاي بعدي يواش يواش آب شور ميشود، آب شور كه بالا آمد در سطح زمين خاك را شور ميكند خاك كه شور شد محصول كم ميشود كيفيت محصول كه پايين آمد زمين همجوار و جديد بزير كشت مي رود و اين روند ادامه مي يابد تا وقتي كه به خود مي آييم و مي بينيم كه در روي زمين شوره زار و كوير درست كرده ايم و در زير زمين سطح سفره آب آنچنان افت كرده كه بايد چاه را كف شكني كنيم. ايكاش كه كار به همين جا ختم مي شد. (همه حرف من اين است كه دولتي كه مي گويد مردم در روستا بمانيد و به شهر نياييد و روستا را آباد كنيد اگر برنامه ريزي درستي براي روستايي نداشته باشد عاقبتش اين است. پس بايد اشتغال ديگري براي روستائيان ايجاد كند تا فشار آنها از مرتع و منابع طبيعي برداشته شود). در حال حاضر اين پديده بيابانزايي و كوير زايي در بسياري از مناطق ايران بصورت يك چالشاساسي و جدي بروز كرده است كه نمونه بارز آن را مي توان در استان كرمان سراغ گرفت. بطور مثال در دشت رفسنجان كه در اوايل انقلاب پمپاژ چاهها در عمق 50 تا 80 متري از سطح زمين قرار داشت اكنون به 300 متر و بيشتر افزايش يافته و كيفيت آن نيز در بسياري از مناطق در نتيجه نفوذ آبهاي شور مورد تهديد جدي قرار گرفته و از بد به بدتر تبديل شده است. كارشناسان پيش بيني مي كنند در صورتي كه چارهاي براي انتقال آب به اين دشت صورت نگيرد (انتقال بين حوضهاي آب) تخريب باغات و سفرههاي آب زير زميني ادامه مي يابد و سالانه حدود پنج هزار هكتار از باغهاي پسته با شيرابه كوير كه از اعماق بيش از 300 متر پمپاژ مي شود, شور و قليايي مي شود. به اين ترتيب در يك مقطع زماني بيست ساله كليه اين باغات به شهر سوختهاي تبديل خواهد شد كه شايد اصلاح آنها حتي با انتقال آب كافي و با كيفيت مطلوب هم ديگر امكانپذير نباشد و در يك كلام تبديل به بيابان خواهند شد.
پس در اين بخش ما دو معضل داريم يعني با افزايش سطح كشاورزي ، سطح بيابانها و شوره زارها را گسترده تر كرده ايم ؛ دوم اينكه علاوه بر افت سطح آبخوانها، كيفيت آب را هم بدتر كرده ايم و خواسته يا ناخواسته در جهت بيابان زايي گام برداشته ايم. در اين مورد وزارت نيرو آماري ارايه كرده است كه بر اساس آن از 400 دشتي كه در كشور داريم حدود 176 دشت با تراز منفي آب روبرو هست و در جاي ديگري گفته است 67 درصد آبخانههاي كشور با تراز منفي آب روبروست. تاسف بار تر از آن اين است كه 70 درصد اين آب كمياب و پر هزينه تا رسدن به سر مزرعه تلف مي شود بعبارت ديگر راندمان آب كشاورزي در كشور ما حدود 30 درصد برآورد مي شود . از طرفي در طول اين سي چهل سال كه حدود 9 متر افت آب داشته ايم متاسفانه تعداد سيلابها از 202 مورد در دههي سي به حدود2000 در دهه ۸۰ رسيده است يعني بر خلاف اين كه ما افت آب در زير زمين داريم در روي زمين سيلاب داريم و اين حكايت از مسائلي ميكند كه به هر حال اين آبي كه بايد در عرصه نفوذ بكند و آبخانهها را تغذيه كند منجر به سيلاب شده است پس يك شاخص ديگر هم از آثار و عوارض بيابان زايي پيدا شد. سيلخيزي !! دليلش چه چيزي مي تواند باشد؟ کاربری نادرست اراضی و تخريب پوشش گياهي!! متاسفانه آمار دامي هم كه الان در كشورمان ارايه مي شود تقريبا سه برابر ظرفيت چرايي مراتع است (برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)حد دامي و در طول مدت هفت يا هشت ماه از مراتع استفاده ميكنند. به اين ترتيب مهمترين عوامل بيابان زايي و يا موثرترين آنها شناخته شد. البته تمام تقصير را نبايد به گردن جامعه روستايي گذاشت بلكه در اطراف همين پايتخت (پاياب حوضه) آثار بيابان زايي كاملا مشهود است.
كنترل بيابان زايي
در اين زمينه روش هايي براي كنترل بيابان اعم از نهالكاري، بذرپاشي، قرق و امثال آن تا كنون بسيار گفته شده و نوشته شده است، ولي آيا با استفاده از اين روش ها توانسته ايم بر مشكلات بيابانزايي غلبه كنيم؟ مي بينيم بازخورد آنها آنچنانكه شايسته است نتيجه زضايت بخشي نداشته است. البته اين مسئله را نبايد كتمان كرد كه كار در مناطق بياباني بسيار سخت و طاقت فرساست چرا كه سالها در اينگونه مناطق بياباني كار كرده ام و سختي و مرارت كار را از نزديك با گوشت و پوست و استخوان لمس كرده ام اما از برآيند كار راضي نيستم هر چند كه موفقيت هاي خوبي هم داشته ايم. شايد يكي از دلايل موفقيت كمتر كارهاي بيابان زدايي توجه بيشتر به امور فني و توجه نكردن يا به عبارتي توجه كمتر به مسايل اجتماعي و اقتصادي و بافت جامعه حاكم در مناطق كاري بوده است و حتي فراتر از آن شايد بتوان گفت ما تك بعدي كار كرده ايم چه بسا منابع طبيعي كار خودش را و كشاورزي نيز كار خودش را بدون توجه به اشتراكات بسيار نزديك اين دو بخش از بدنه يك وزارتخانه براي رفع مشكلات بيابان زايي انجام داده اند. در اين مورد اگر به توضيحات قبلي رجوع كنيم آثار مديريت درست امور كشاورزي و آبياري در كاهش اثرات بيابان زايي كاملا قابل درك است يعني مي توان گفت در امور كشاورزي هر طرح و برنامه اي كه در جهت ارتقا و بهبود كيفيت و كميت آبياري براي جلوگيري از اسراف و اتلاف آب انجام شود بطور غير مستقيم راهكاري در جهت مهار بيابان زايي محسوب مي شود. بنا بر اين با اجراي برنامه هايي براي افزايش راندمان آبياري در بخش كشاورزي با استفاده از روشهاي علمي و مدرن آبياري (كوزه اي ، قطره اي، تحت فشار و امثال آن) به منظور صرفه جويي در مصرف آب، كنترل و استفاده بهينه از منابع آبهاي سطحي موجود، مطالعه و اجراي طرح هاي آبخوانداري و پخش سيلاب و تغذيه مصنوعي و همچنين(برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)يار وزارت نيرو مي باشد از جمله جلوگيري از بهره برداري و انسداد چاههاي غير مجاز، كنترل بهره برداري چاههاي داراي پروانه و امثال آن راهكارهايي براي تقويت و تعادل آبخوانها و مآلا جلوگيري از پديده بيابان زايي محسوب مي شوند.
سابقه ي تاريخي بيابان زايي
عليرغم اينكه در سال هاي اخير به تخريب سرزمين توجه خاص شده اما به هيچ وجه مشكل جديدي نيست. برخي تمايل دارند بيابانزايي را صرفا معلول انفجار جمعيت در نيمه قرن بيستم قلمداد كنند.اگرچه رشد سريع جمعيت، وخامت اوضاع را تشديد مي كند ولي شواهد تاريخي نشان مي دهد بيابان زايي پديده جديدي نبوده و حداقل از چند قرن قبل، تخريب شديد و گسترده زمين در مناطق اطراف درياي مديترانه، بين النهرين و اراضي مرتفع لسي چين وجود داشته است. البته درمناطق ديگري هم تغييرات تخريبي در خاك و پوشش گياهي رخ داده كه اين تغييرات خيلي كوچك بوده يا اينكه به خوبي شناخته نشده اند.
بيابان زايي در قرن گذشته:
بيابان زايي در آفريقا و مناطق ديگر بسيار پيش از خشكسالي 1973- 1969 ساحل شروع شده است. استبينگ (Stebbing) از جمله افرادي بود كه بيشترين هشدارها را نسبت به جنگل زدايي سريع در منطقه« ساحلي- سوداني» مي داد. وي تخريب جنگل در افريقاي غربي را مظهر بيابان زايي دانسته كه منجر به فرسايش و در نهايت تبديل عرصه جنگل تراشي شده به اراضي سنگ و ماسه اي لم يزرع گرديد. استبينگ مدعي بود كه اين فرايند با وزش ماسه از صاحارا و رسوب آن در اراضي جنگل زدايي شده تشديد مي شود. وي بر اساس مطالعاتش در اين منطقه، نظريه « صاحاراي متجاوز» را ارائه و البته خودش بعدا آنرا رد كرد. طبق اين نظريه، صاحارا يك پهنه ي عظيم ماسه اي بوده كه دامنه ي خود را همچون(برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)به اطراف گسترش مي دهد. اين نقطه نظر آنقدر براي تعدادي از نويسندگان در زمينه ي بيابان زايي جذاب بود كه در حال حاضر به عنوان يك ديدگاه معمول در زمينه ي بيابان زايي مطرح است. ظاهراً برخي شواهد نيز از جمله تجاوز تپه هاي ماسه اي متحرك به واحه هاي بياباني و راههاي مواصلاتي، نظريه فوق را تأييد مي كند. چنين مواردي از گسترش سطحي بيابان زايي اگرچه ا ز لحاظ وسعت جهاني كوچك بوده اما در مقياس محلي، مهم و چشمگيراست.
در طي دهه ي1920 هشدارهايي نظير آنچه استبينگ درباره بيابان زايي در ساحل داده بود توسط دانشمندان ديگر درافريقاي جنوبي، امريكاي شمالي و جنوبي، آسيا و استراليا داده شد. در بسياري از كشورها براي توسعه ي تكنيك هاي مديريت چرا و حفاظت خاك و آب تحقيقاتي شد تا مگر روند بيابان زايي را معكوس كند. در نتيجه ي اين تحقيقات، در حال حاضر درك خوبي از اصول پايه اي حفاظت خاك بوجود آمده است. اگر چه متأسفانه، كاربرد اين اصول در عرصه به كندي پيش رفته و تداوم تخريب سرزمين، تلاش هاي بشر براي ارتقاء كاميابي و رفاه خويش را تضعيف مي نمايد.
وضعيت فعلي بيابان زايي در جهان:
اثرات بيابانزايي كم و بيش در تمامي مناطق خشك بجز بياباهاي اقليمي فراخشك مانند صاحارا، آتاكاما و تاكلاماكان ديده مي شود.
سيستم طبقه بندي بيابان زايي در جهان، شامل چهار طبقه بيابان زايي كند، متوسط، شديد و خيلي شديد به شرح ذيل است:
كند: تخريب خاك و پوشش گياهي بسيار ناچيز يا بدون تخريب است.
متوسط: 26 تا50 درصد از جامعه ي گياهي را گونه هاي كليماكس تشكيل داده يا 25 تا 75 درصد از لايه ي سطحي خاك اوليه از دست رفته است و يا شوري خاك، محصول زراعي را 10 تا50 درصد كاهش داده است.
شديد: گونه هاي كليماكس فقط 10 تا 25 درصد از جامعه ي گياهي را شامل شده يا تمام لايه ي خاك سطحي از بين رفته و يا اينكه شوري قابل كنترل بوسيله ي زهكش و آبشويي، محصول زراعي بيش از 50 درصد كاهش داده است.
خيلي شديد:گونه هاي كليماكس كمتر از ده درصد جامعه گياهي را تشكيل داده يا رخساره هاي تپه هاي ماسه اي و گالي هاي عميق به فراواني در سطح زمين ديده مي شود و يا اينكه سله هاي نمكي روي خاكهاي تحت آبياري با نفوذپذيري خيلي كند شكل گرفته است.
گروه خيلي شديد بيانگ(برای مشاهده کامل مقاله آنرا بخرید!)ه در آن جمعيت انساني زيادي دچار مشكل بيابان زايي اند. در اين شرايط زمين چنان تخريب شده كه قابليت استفاده حياتي آن براي انسان يا حيوانات صفر بوده و تخريب انجام شده از نظر اقتصادي براي بيشتر استفاده ها، غير قابل برگشت (جبران) است. اگرچه از لحاظ كمي، اراضي زيادي در اين گروه قرار مي گيرد اما خوشبختانه مناطقي از اين گروه كه به حد كافي براي ترسيم در نقشه ي با مقياس جهاني بزرگ باشد نادر است. بر اين اساس روند بيابان زايي در تمام جهان عملاً قابل بازگشت است.
تهیه شده از اینترنت
فهرست مطالب
بیابان 1
مشخصات بیابان از نظر آب و هوا 1
خاک بیابان 3
فرسایش بادی و توسعه بیابان 5
بیابان و گسترش مناطق خشک در ایران 8
بيابان زايي چيست و چگونه اتفاق مي افتد؟ 8
كنترل بيابان زايي 11
بيابان زايي درمناطق خشك 15
سابقه ي تاريخي بيابان زايي 18
مشخصات و ابعاد بيابان زايي درآسيا 22
منابع 25
مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، فهرست مطالب و 25 صفحه متن (در قالب و
) با رعایت کامل صفحه بندی می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله B Yagut(13) و برای تیترهای داخل مقاله B Jadid می باشند.
قیمت این مقاله 3400 تومان می باشد، جهت دریافت کامل متن مقاله (قابل ویرایش) بالای صفحه روی پرداخت و دریافت کلیک کنید
نوشته شده در 19 دی 1403
لطفا پس از بهره مندی از مطالب فوق با نظر گرمت به من انرژی مثبت تزریق کن 🙂
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.