«عالم ذر»
مقدمه
یکی از مسائل کلامی و تفسیری که مطمح نظر بوده، بحث از «عالم ذر»یا«الست»است که مورد بحث، میان عالمیان اسلامی قرار گرفته است، و نوشتار حاضر بعد از بیان آیه در خصوص عالم ذر و بررسی روایات مربوطه، متذکر اقوال مختلف شده و زوایای تاریک این مسأله را در حد امکان روشن خواهد نمود.
خداوند متعال میفرماید:«و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیامة انا کنا عن هذا غافلین»(اعراف/172)؛ای پیامبر به مردم یادآورشو زمانی را که پروردگارت از اولاد (برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید) آدم پیمانی را گرفت و بنی آدم را به ربوبیتش وادار به شهادت کرد و خداوند به آنها فرمود:آیا من پروردگار شما نیستم و اولاد آدم
گفتند:بلی ما شهادت و گواهی میدهیم، خداوند این پیمان را اخذ کرد تا اینکه مبادا شما در روز قیامت بگویید ما از این غافل بودیم یا اینکه بگویید پدرانمان ما را مشرک کردند.» این آیه مبارکه به اتفاق تمام مفسرین، ناظر به عالم ذر است.اما بنا به نقل بعضی مفسرین، آیه دیگری هم در این رابطه نازل شده است:«الم اعهدا الیکم یا بنی آدم الا تعبدوا الشیطان»(یس/60)«ای فرزندان آدم آیا من با شما عهد نبسم که شیطان را عبادت نکنید».
نتیجهای که از این دو آیه گرفته میشو(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید)ه میان خالق انسان و خود انسان بوده و این دو آیه به آن اشاره میکند، اما اینکه آیا حقیقتا چنین پیمانی بوده است یا اشاره به آن مجرد تمثیل و مثل است، توضیح آن بعدا خواهد آمد.
عالم ذر از نگاه روایات
در مورد وجود عالم ذر، روایات متعددی. (1) از طریق ائمه اطهار(ع)وارد شده که در آنها مطالب مختلفی در جزئیات عالم ذر به میان آمده است.آنچه از روایات استفاده میشود، این است که خداوند متعال با اولاد حضرت آدم خطاب داشته و این اولاد آدم به صورت ذر از صلب آدم و یا از گل اضافی آدم، خارج شده و ندای الهی را شنیدند و سپس دوباره به صلب آدم برگشتند.اما اینکه تمامی بنیآدم به ندای الست، بلی گفتهاند،
و یا اینکه بعضی از بنیآدم در آن عالم هم نفاق و دورویی را پیشه ساختهاند، روایات مختلف است.ما در این مقاله جهت پرهیز از اطاله کلام به چهار روایت از روایات وارده درباره عالم ذر بسنده میکنیم.
1-پیامبر اکرم(ص)فرمودهاند:«خداوند متعال بعد از خلق آدم، فرزندان وی را از ظهر و پشت او خارج کرد و فرمود که این گروه در بهشت قرار گیرند و بر این کار ابائی نیست و گروه دیگر در آتش و من از این کار ابائی ندارم».
2-امام باقر(ع)فرمود:«خداوند از پشت آدم ذریه او را تا روز قیامت خارج کرد و اینها مانند ذرات بیشمار خارج شدند، بعد خداوند به آنها قوه شناخت و معرفت فرمود و مرتبه خویش را به آنها شناساند و اگر این نبود هیچکس پرور(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید)خت.»
3-ابیبصیر به امام صادق(ع)گفت:ذریه آدم در عالم ذر چگونه به خداوند جواب دادند، در حالی که مانند ذر بودند امام(ع)فرمود:«خداوند در آنها قوهای قرار داد که به سبب آن میتوانستند سؤالات را جواب دهند.»
4-شخصی از حضرت علی(ع)در مورد وجود کسی که خداوند با او سخن گفته باشد پیش از حضرت موسی کلیماللّه، سؤال کرد حضرت فرمود: «خداوند با تمام خلقش سخن گفته است، چه مؤمن و چه فاسق و همه به ندای الهی جواب دادهاند»، این فرمایش امام(ع)موجب تعجب سائل شده و دوباره از کیفیت آن سؤال کرد، امام(ع)باز در جواب فرمود: «آیا تا به حال در قرآن آیه و اذا اخذ ربک…، را نخواندی، همانا این مردم با قدرت خداوند، کلام الهی را شنیدند و جواب دادند-کما اینکه تو میشنوی-و سپس به ربوبیت خداوند گواهی دادند.»
گذشته از روایات فوق، روایات دیگری را نزدیک به سی و شش مورد، مرحوم بحرانی در تفسیر قیم خویش نقل نموده است.
وجه تسمیه عالم ذر
حال که از طریق آیات الهی و روایات وارده از پیامبر اکرم(ص)و ائمه اطهار(ع)وجود عالم ذر معلوم شد، باید گفت چرا این عالم را ذریاالست نامیدهاند؟به نظر میرسد اطلاق عالم ذر بدان سبب نیست که اولاد آدم از صلب وی به صورت ذرات ریز و کوچک خارج شدهاند و با همان شکل هم با خداوند عهد و میثاق بستند، بلکه بخاطر کثرت و بیشماری بنیآدم در محضر خداوندی بوده است که به این جمعیت کثیر و لایتناهی ذر گفته شده است،
چرا که ذر در لغت به مورچگان اطلاق میشود، بخاطر اجتماعی بودن آنها که با تعداد کثیر و بیشماری زندگی میکنند و این اولاد آدم هم به دلیل کثرت جمعیتشان در آن عالم بود که به آنها ذر گفته شد.و یا اینکه طبق احتمال حاجی سبز(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید)ه و با آن مقام قابل قیاس نبودند و این لفظ ذر بخاطر حقارت و کوچکی مقام آنهاست، کما اینکه خداوند در وصف قیامت میفرماید:«و ما امر الساعة الا کلمح البصر اوهو اقرب»(نحل/77).و دلیل این قول تعجب حضرت آدم است از کثرت اولاد خود که بعد از مشاهده آن جمعیت، گفت:«ما اکثر ذریتی»یعنی خدایا چه زیاد است اولاد و ذریه من. (2)
دومین دلیلی که به نظر میرسد بر اطلاق لفظ ذر بر آن عالم، اقامه شده، استعمال این کلمه در مورد ذریه و اولاد انسان میباشد و چون در آن عالم همه اولاد و ذریه آدم حاضر بودند، لذا بر آن عالم، عالم ذر گفته شده است.
اشکال اول
این نظریه خلاف ظاهر قرآن و آیه مبارکه است، چون مراد از ظاهر آیه«اذا اخذ ربک»اخذ میثاق از اولاد اولاد آدم است، نه خود اولاد آدم.توضیح اینکه: در آیه مبارکه تعبیر، «من ظهورهم»وجود دارد، یعنی اخذ پیمان از اولادی است که از پشت اولاد آدم خارج شدند، نه از پشت خود آدم، اگر مقصود اولاد اولیه آدم بود«من ظهره»به صیغه مفرد میفرمود نه جمع.این اشکال را اکثر مفرسین مانند شیخ طوسی و طبرسی نیز ذکر کردهاند.
از این اشکال میتوان اینگونه پاسخ داد که آیه در مقام بیان اخذ میثاق از جمیع بنیآدم میباشد، از اینرو شاید قید من ظهورهم و ذریتهم هم اشاره به این مطلب باشد تا تو هم نشود میثاق فقط از اولاد موجود آدم گرفته شده است؛علاوه بر اینکه قائلین این نظریه اصراری ندارند که این پیمان و خطاب الهی با ذراتی بوده است که مستقیما از صلب آدم خارج شدهاند، بلکه مدعایشان حضور جمیع بنیآدم است؛چه این اولاد، اولاد مستقیم آدم باشند و یا اولادی که از صلب ذرات خارج شده از آدم باشند. همچنان که علامه طباطبائی هم در تحریر محل نزاع به این مطلب اشاره کرده است.
اشکال دوم
آیا کسانی که خداوند از آنها میثاق و پیمان اخذ کرده است، در حین عقد پیمان، دارای قوه معرفت و شناخت بودند یا نه؟اگر عاقل و مدرک بودند باید گفت چرا این همه انسان از چنین پیمانی چیزی به یادشان نمیآید و اگر مخاطبین الهی فاقد قوه معرفت بودند، لازمه آن، لغویت چنین پیمانی است، چرا که اخذ پیمان از آدم بدون درک و شناخت کاری بیهوده و امری لغو است.
این اشکال را مانند اشکال قبلی اکثر مفسرین و نیز شیخ مفید ذکر کردهاند، و لیکن بنظر نگارنده این اشکال نیز قابل دفع است؛بدین صورت که مخاطبین الهی دارای معرفت و شناخت بودند و لکن بخاطر تعلق وابستگی بیش از حد به این عالم مادی چیزی فعلا بخاطرشان نمیآید.علاوه بر اینکه بعضی از انسانهای کمل و اهل کشف و شهود، گاهی یادی از این میثاق کردهاند، چنانکه شیخ اکبر، محیالدین بن عربی چنین ادعائی را کرده است.
اشکال سوم
هدف و انگیزه خداوند از چنین پیمانی که تمامی انسانها آن را فراموش کردهاند چیست؟با اینکه خداوند حکیم مطلق است چه حکمت غایتی را از این میثاق دنبال میکند؟
از این اشکال نیز جواب دادهاند که کسی منکر این واقعیت نیست که اگر شخصی برای بار اول چیزی را فرا گرفت و سپس به عللی آن را کلا فراموش کند درست است که دیگر آن مسأله خود بخود به یاد انسان نمیآید، ولی اگر کسی چنین مطلبی را دوباره به او تعلیم دهد، آن شخص آن مطلب را خیلی سریع در مییابد و شاهد این مدعا تأییدی از علم روانشناسی است.
همچنانکه در مورد بحث فوق هم این مسأله صدق میکند، انسانهای مادی که از عالم مجردات تنزل پیدا کردهاند، شناخت عالم مجردات خصوصا مافوق مجردات، یعنی قله رفیق معرفت که عبارت از شناخت مقام شامخ ال(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید) در یک مقامی از طریق لطف الهی به شناخت حضوری نائل گردند، تا این شناخت حضوری مقدمه و به اصطلاح پتانسیل باشد برای شناخت مقام الهی در این دنیای مادی، همانطور که علامه طباطبائی هم به این مطلب دقیق در کیفیت دستیابی به علم حضوری و شهودی در مطاوی کتب تفسیری و فلسفی خود اشاره کردهاند.
اشکال چهارم
قائلین این نظریه معتقدند که خداوند متعال، همان ذرات موجود در صلب آدم و یا بنیآدم را که بعد از خطاب الهی به صلب آدم برگشت داده شدهاند دوباره به ترتیب در آینده به وجود خواهد آورد.این قول به شکل فوق خلاف علم و فلسفه است، چرا که علم ثابت کرده است که تمامی اعضاء و سلولهای بدن انسانی در طول هشت سال حد اکثر به تمامی تغییر و تحول پیدا میکند و بدنی تازه و دیگر میشود
و از طرفی در فلسفه طبق اصل حرکت جوهری، ثابت شده که هر لحظه جوهر و ذات اجسام تغییر میکند، بنابراین به دو بچهای که حداقل با هشت سال فاصله از یک والدین متولد شده است، نمیتوان گفت پدر و مادر این دو بچه یکی است، چون سلول و جسم این والدین در عرضی هشت سال تماما عوض شده است، مگر اینکه معتقد به بقاء شخصیت و نیت انسانی بشویم که از آن تعبیر به روح میشود.
با توجه به این مسأله نمیتوان ملتزم شد که صلب ما انسانها در صلب آدم یا اولاد آدم سالها بلکه قرنهای متمادی نهفته بوده و خداوند از این اصلا پیمان اخذ کرده است.
اشکال پنجم
تقریر این اشکال که تحت عنوان«لزوم قول به ادوار و اکوار»بیان شده، از این قرار است:اگر قبول کنیم انسانها دو حیات طبیعی و مادی دارند، یکی حیات در عالم ذر و دیگری در این عالم، لازمه چنین نظریهای اعتقاد به تکرار حوادث در طول اعصار است که از آن تعبیر به ادوار و اکوار میشود و این حرف باطلی است، چون با فرض جهان طبیعت و مادی که دائم در سیلان و حرکت است،
یک شیء مادی نمیتواند دو حیات(بعینه)داشته باشد و این نظریه در درون خود تناقض دارد و شاید هم استعمال لفظ جهان به دلیل معنای لغوی آن است که از«جهنده»، میباشد، یعنی در هر لحظه در حال جهیدن و سیلان است.
اشکال ششم
چرا خود آدم و حواء از نعمت حضور در عالم ذر بیبهره ماندند و این نعمت اختصاص به اولادشان یافت؟اما اینکه آدم و حواء از عالم ذر و اخذ میثاق محروم ماندند به لحاظ ظاهر آیه است که دلالت بر اخذ پیمان از بنیآدم دارد و سخنی از خود آدم و حواء به میان نمیآید.
این اشکال را علامه طباطبائی نیز در تفسیر المیزان بیان داشتهاند.لیکن میشود از این اشکال جواب داد که عمده تأکید آیه در اخراج ذرات و اصلاب از صلب آدم نیست، بلکه نقطه عطف آیه مبارکه در اخذ میثاق و اقرار بنیآدم به ربوبیت الهی میباشد و اینکه حجت بر آنان در روز قیامت تمام شود و در این مسأله آدم و فرزندان او با هم علی السویه هستند.
اما اینکه در آیه به خود آدم در اخذ میثاق اشاره نشده است، به دلیل عدم خصوصیت خو آدم است. نهایت اینکه ظاهر آیه در مورد حضور حضرت آدم در عالم ذر و اخذ میثاق از او ساکت است و ما این حضور و اخذ میثاق را از آدم با تنقیح مناط ثابت میک(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید)ن را اتمام حجت دانسته و باید این حجت در مورد خود آیه هم تمام بشود؟
این پاسخ بسیار سست است چون در میان ذریه آدم، انبیایی بالاتر از آدم وجود دارند.نتیجه اینکه با توجه به وارد بودن اشکالات چهار و پنج و شش به نظر میرسد که نمیتوان نظریه اول را قبول کرد.
نظریه دوم: حمل آیه بر فطرت و تمثیل
طرفداران این نظریه معتقدند که در حقیقت، خداوند سبحان از انسانها پیمانی اخذ نکرده است و هیچ گفتگویی بین خداوند و انسانها در عالمی به نام ذر صورت نگرفته است و اساسا ما عالمی به نام ذر یا الست نداریم و همه روایات و آیه شریفه از باب حکایت و تمثیل و مجاز است.بلکه منظور آیه آن است که خداوند با اعطای نعمتهای بیشمار و همچنین اعطای عقل به انسان، گویا توقع و انتظار دارد انسان در مقابل این همه نعمت، منعم و ولی نعمت خود را بشناسد و در مقابلش تعظیم و کرنش کند، و این انسان هم طبق ذات و فطرت خود به این خطاب مجازی خداوند، لبیک کفته است.
طرفداران این نظریه، برای توضیح مطلب چند مثال و شاهد از آیات الهی آوردهاند.مثلا تمسک میکنند به قول خداوند در خطاب به زمین و آسمانها، آنجا که میفرماید:«ائتیا طوعا اوکرها قالتا اتینا طائین» (فصلت/11)یعنی خداوند به زمین و آسمان فرمود به سوی من برگردید خواه با تمایل و طاعت و خواه به اجبار و کراهت.و زمین و آسمان گفتند:آمدیم اما با میل قلبی.روشن است که خداوند در حقیقت سخنی با آسمان و زمین نگفته است و همین طور زمین و آسمان نیز سخنی نگفتهاند، بلکه خداوند اینگونه از آسمان و زمین خواسته است و آن دو هم عمل خواسته شده را انجام دادهاند.
صدر المتألهین در این مورد میگوید:«برای نفس آدمی یک وجود سابق بر این بدن مادی میباشد که آیه اذ اخذ ربک و حدیث نبوی به آن اشاره میکند. وی در جای دیگر مینویسد:«در شریعت مقدس و حق ما ثابت شده است که برای افراد انسانی یک عالم جزئی متقدم بر این عالم مادی وجود دارد، چنانکه آیه میثاق اشاره میکند و همچنین از ائمه معصومین روایات متعددی به ما رسیده است»
عارف بزرگ، شیخ محییالدین عربی نیز با اشاره به آیه میثاق میگوید:«همانا روح انسانی، اولین صورتی را که متلبس شده صورتی است که بر آن امر میثاق اخذ شده است، سپس از آن صورت به صورت مادی دنیوی محشور شده است.» (19) مراد ابن عربی این است که میثاق و اقرار قبل از قالب بدنی مادی صورت گرفته است.
فیض کاشانی هم خطاب الهی را متوجه موجودات عالم عقلی دانسته میگوید:«این خطاب و میثاق الهی زمانی بوده که انسانها در عالم عقول و در صلب پدران عقلیشان قرار گرفته بودند و با قوه و قدرت الهی خطاب الهی را شنیدند.»
حکیم سبزواری ضمن اختصاص عالم ذر به عا(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید) به نامهای عالم لاهوت، جبروت، ملکوت و عالم مثل معلقه قائل بوده و گفته است:«در تمام این مراتب ذات تو بود و تمام هیأتهای ظاهری تو در این چهار عالم اقرار و گواهی به ربوبیت خداوند میدادند.»
در میان معاصرین علامه طباطبائی ذیل آیه میثاق در تفسیر قیم خود بحث بسیار مفید و گستردهای را در ارتباط با عالم ذر افاضه کرده و ظرف عالم ذر را عالم ملکوت میدانند:«این حیات مادی انسان، مسبوق به حیات ملکوتی انسان است که آیه میثاق به آن اشاره میکند.»
این بود چکیدهای از بیانات حکمای اسلام در حول و حوش عالم ذر که ما به ذکر اقوال پنج شخصیت از آنان اکتفا کردیم و اینک به بررسی اشکالاتی که متوجه این نظریه است میپردازیم.
تهیه شده از اینترنت
فهرست مطالب
مقدمه 1
عالم ذر از نگاه روایات 1
وجه تسمیه عالم ذر 2
نظریه اول: عالم ذر از دیدگاه کلامی 3
اشکال اول 4
اشکال دوم 4
اشکال سوم 5
اشکال چهارم 5
اشکال پنجم 6
اشکال ششم 6
نظریه دوم: حمل آیه بر فطرت و تمثیل 7
نظریه سوم 8
نظریه چهارم 9
نظریه پنجم 10
مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، فهرست مطالب و 12 صفحه متن (در قالب و
) با رعایت کامل صفحه بندی می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله B Nazanin(14) و برای تیترهای داخل مقاله B Titr می باشند.
قیمت این مقاله 3400 تومان می باشد، جهت دریافت کامل متن مقاله (قابل ویرایش) بالای صفحه روی پرداخت و دریافت کلیک کنید
نوشته شده در 20 آذر 1402
لطفا پس از بهره مندی از مطالب فوق با نظر گرمت به من انرژی مثبت تزریق کن 🙂
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.