علم در اسلام

3600 تومان

«علم در اسلام»

چکیده

یکی از الطاف الهی به انسان عقل و قوه ی تفکر است، که در پرتو آن به علم و معرفت دست پیدا می کند و دیگر این که حس کنجکاوی و شناخت بهتر جهان و دست یابی به زندگی آسان، عامل ایجاد تمدن بشری است.

در این مقاله پس از تبیین معنای علم، مشخص می شود که مراد از علم در این بحث علوم تجربی، اعم از طبیعی و انسانی، است. و بعد از آن به ذکر معنا و مفهوم تمدن و فرهنگ و تفاوت بین این دو می پردازد و به این نکته هم اذعان دارد که تمدن و فرهنگ در یکدیگر تأثیر و تأثر متقابل دارند، و فرهنگ زیربنای تمدن به شمار می آید، ولی با این حال، به تعبیر استاد مطهری، علم با فرهنگ مساوی نبوده و با آن فرق ها دارد.

نکته ی اساسی، که این مقاله به آن می پردازد، این است که اسلام خود سازنده ی فرهنگ و تمدن است و علم و دانش پایه ی اصلی این فرهنگ و تمدن غنی است.

مقدمه

نگاهی به آموزه‌های اسلام نشان‌دهنده توجه بسیار زیاد این دین به علم و دانش‌آموزی است. در قرآن و کلام پیامبر اسلام (ص) و سایر بزرگان دین توصیه‌های بسیاری به آموختن دانش وجود دارد و می‌توان گفت سفارش به دانش‌آموزی یکی از مهم‌ترین آموزه‌های دین اسلام است. به‌عنوان‌مثال در آیه‌های چهار و پنج سوره علق خداوند در نقش بزرگ‌ترین معلم آنچه انسان نمی‌داند را با قلم به او می‌آموزد. «اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ  عَلَّمَ الْاِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ». همین‌طور در اهمیت قلم که ابزار علم و دانش است همین بس که خداوند در قران به آن قسم یاد می‌کند «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یسْطُرُون».

اهداف تحقیق

از نظر اسلام تحصيل بعضي علوم واجب عيني است و بر هركسي واجب است مثل علم عقايد و اخلاق و احكام اسلامي و تحصيل بعضي علوم واجب كفايي است كه عداه اي بايد دنبال آن بروند مثل علوم حوزوي و علوم دانشگاهي كه براي حفظ نظام و پيشرفت جامعه لازم است بنابراين علوم مختلف دانشگاهي مثل گياه پزشكي، زيست شناسي نيز براي عده اي كه از عهده آن بر مي آيند واجب و لازم است و بعنوان يك وظيفه شرعي مي باشد علاوه بر آنكه انسان بانيت خدايي همه امور را مي تواند به عبادت تبديل كند حتي راه رفتن و آب خوردن را.

}توضيح بيشتر:اهميت و عظمت مقام علم؛ در حدي است که خداوند در قرآن به پيامبرش دستور مي دهد: «قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون… ؛ [اي پيامبر!] بگو: آيا کسي که عالم است با کسي که نمي داند برابر است».(زمر، آيه 9) پيامبر اسلام در مقام ارزش گذاري به علم مي فرمايد: «طلب علم فريضه علي کل مسلم الا ان الله يحب بغاه علم؛ دانش آموختن بر هر مسلماني واجب است همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد».(اصول کافي، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35) گرايش به يادگيري علوم به انگيزه هاي مختلف صورت مي گيرد و به طور معمول نيازهاي اوليه حياتي و طبيعي و محسوس جاذبه هاي بيشتري براي انسان ها دارد. لذا براي فراهم سازي بيشتر آسايش و تسلط بيشتر بر طبيعت، گرايش هاي مختلف علمي و تخصص هاي فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف انديشان هستند كه فراتر از نيازهاي اوليه طبيعي و محسوسات به ارتباط نهاني دانش ها و ارتباط جهان هستي با آفريننده آن فكر مي كنند و از هدفمندي اين همه جنب و جوش ها سخن به ميان مي آورند.

روش جمع آوری اطلاعات

1) کوتاهی و پرمحتوایی مطالب

روش های تعلیم و تربیت، از اصول منظم و حساب شده ای پیروی می کنند که به کار بردن آنها انسان را از سرگردانی در این راه رهایی می بخشد. حضرت علی علیه السلام در این باره چنین به زیبایی سفارش می کند:

قَدْ یُکْتَفی مِنَ الْبَلاغَةِ بِالاْیْجازْ.

البته آن که فصیح و سخن گستر است، از بلاغت به کوته سخنی بسنده می کند (و معانی بسیار را در ظرف الفاظ کوتاه می گنجاند).

همین کلام مولا علی علیه السلام، امروزه در یادگیری مدرن، به نام روش «کد گذاری» شناخته می شود که در آن، نشانه ها و تعبیرهای کوتاه، یادآور معنایی گسترده در آموزش هستند.

2) جایگزینی اندیشیدن به جای تکرار

از دیگر نکته های کلیدی در امر آموزش که حضرت علی علیه السلام به آن اشاره می کند، توجه به اندیشیدن است، نه تکرار، آنجا که می فرماید: «برتریِ اندیشیدن و فهمیدن، از برتری تکرار کردن و گفت وشنود، سودمندتر است.» درک عمیق مطلب، با متمرکز کردن نیروی ذهنی صورت می گیرد و ذهن تنها در این حالت، نکته ها و جزئیات آن را به خوبی دریافت می کند.

توصیه به علم در اسلام

در این که در اسلام راجع به علم تأکید و توصیه شده و در کمتر موضوعی و شاید نسبت به هیچ موضوعی، این قدر توصیه و تأکید نشده، بحثی نیست.

گذشته از آیات قرآن کریم، مؤکدترین و صریح ترین توصیه های رسول خدا، درباره علم است. این جمله از مسلمات همه مسلمان هاست که رسول خدا فرمود: «تعلم و دانشجویی، بر هر مسلمانی فرض و واجب است» و اختصاص به طبقه ای و جنسی خاص ندارد. هر کس مسلمان است، باید دنبال علم برود.

همچنین پیامبر فرمود: «علم را پی جویی کنید؛ گرچه مستلزم این باشد که تا چین سفر کنید؛ یعنی علم، مکان معینی ندارد و در هر نقطه جهان که علم هست، بروید و اقتباس کنید و نیز فرمود: «سخن علمی و حکیمانه و متقن، گم شده مؤمن است؛ هر جا آن را بیابید، آن را مال خودش می داند و برمی دارد»؛ یعنی اهمیت نمی دهد که طرف کیست؛ مسلمان است یا کافر؛ همان طور که آدمی که مال خود را گم کرده، در دست هر کس ببیند، معطل نمی شود و برمی دارد، مؤمن نیز علم را مال خود می داند و در دست هر کس ببیند، آن را می گیرد.

منطق قرآن

منطق قرآن درباره علم، به شکلی است که قابل تخصیص و اختصاص نمی باشد. قرآن، علم را نور و جهل را ظلمت می داند و می فرماید که مطلقاً، نور بر ظلمت ترجیح دارد.

قرآن صریحاً مسائلی را به عنوان موضوع مطالعه و تفکر پیشنهاد می کند. این موضوعات، همان هاست که نتیجه مطالعه آنها، همین علوم طبیعی، ریاضی، زیستی، تاریخی و غیره است که امروز در دنیا می بینیم. خداوند در سوره بقره، آیه 164، می فرماید:

«در آفرینش آسمان ها و زمین، در گردش شب و روز، در حرکت کشتی بر روی آب که به وسیله آن بشر منتفع می گردد، آمدن و ریزش باران که سبب حیات زمین می گردد، حیواناتی که در روی زمین در حرکتند، گردش بادها و حالت مخصوص ابرها که در میان زمین و آسمان معلقند، در همه اینها، نشانه های قدرت و حکمت پروردگار است» (یعنی همه اینها، قوانین و نظاماتی دارند و شناختن این نظامات، شما را به توحید نزدیک می کند).

توحید و علم

اسلام دینی است که با توحید آغاز می گردد و توحید مسئله ای است تعقلی که تقلید و تعبد در آن جایز نیست؛ حتماً باید تعقل و استدلال و تفلسف در آن باشد. اگر اسلام از ثنویت یا تثلیث آغاز شده بود، نمی توانست ورود در آن مبحث را آزاد بگذارد و چاره ای نبود از این که آن را منطقه ممنوع اعلام کند؛ ولی از توحید آغاز شده که نه تنها آن را منطقه ممنوع نمی داند، بلکه منطقه ای لازم الورود می داند. مدخل این منطقه هم از نظر قرآن، تمام صفحه کائنات است و کارت ورودی آن، علم و تحصیل است. ابزار و وسیله گردش در این منطقه، قوه تفکر و استدلال منطقی است.

نظر استاد مطهری درباره علم در اسلام

بینش وسیع و گسترده ی انسان درباره ی جهان محصول کوشش جمعی بشر است که در طی قرون و اعصار روی هم انباشته شده و تکامل یافته است. این بینش که تحت ضوابط و قواعد و منطق خاص درآمده نام «علم» یافته است. علم به معنی اعم – یعنی مجموع تفکرات بشری درباره ی جهان، که شامل فلسفه هم می شود – محصول کوشش جمعی بشر است که نظم خاص منطقی یافته است. (مطهری، 1372، 2/24)

استاد در یادداشت های خود به نقل از کتاب جدال با مدعی در تعریف علم می نویسد:

علم سیستمی است از فرضیه ها و نتایجی که از آن ها، یا در پرتو تجربه و یا بر بنیاد اصول منطق، گرفته می شود. (مطهری، 1381، 6/324)

در توضیح تعریف فوق استاد می نویسد که، اصل، قضیه ای است که ما آن را می پذیریم و امکان خطابودنش را تصدیق نمی کنیم و فرضیه قضیه ای است که ما آن را می پذیریم و امکان خطابودنش را نیز تصدیق می کنیم. (همان)

جزمی نبودن علم

استاد به نقل از کانت می نویسد:

همه ی قضیه ها (فرضیه ها)ی علمی در معنی این جور بحث می شوند که تا آنجا که ما می دانیم… یا تا آنجا که تجربه نشان داده است… و تجربه ممکن است در آینده به ما نشان بدهد که آنچه ما به عنوان فرضیه علمی پذیرفته بودیم خطا است. (همان، 324)

بنابر این در علم هیچ کلامی، کلام آخر نیست و علم همیشه به بنیادهای خودش شک می کند و پیش روندگی علم هم از همین جاست.

علم در اسلام

ارزش نظری و ارزش عملی علم

این که علم تغییرپذیر و بنیادهای آن شکست پذیر است، یک بحث نظری می باشد. اما آنچه ارزش های راستین را تعیین می کند، همیشه عمل است و ما می بینیم که در عمل، علم، انسان را روز به روز پیش تر برده، علم انسان را به جایی رسانده که انسان معاصر با دقیق ترین محاسبه ها موشک را از فلان نقطه ی زمین پرتاب می کند و موشک درست مطابق با پیش بینی های انسان در سر ساعت معین در فلان نقطه ی معین از ماه می نشیند. یعنی تنها از نظر منطقی و در بحث های نظری است که بنیادهای علم شک پذیر است، اما آنچه یقینی بودن روانشناسانه، قاطعیت نسبی و ارزش انکارناپذیر علم را ثابت می کند نتایجی است که انسان از علم در عمل می گیرد. (همان، 328-327)

استاد در توضیح مطالب فوق می نویسد:

اینجا دو مسأله خلط شده است؛ یکی این که علم ارزش عملی دارد و ارزش نظری ندارد، و آنچه مایه ی شگفتی است به قول راسل این است که علی رغم نتایج عملی علم، هر روز جنبه ی نظری اش بی اعتبارتر می شود. به عبارت دیگر علم امروز کم کم ماهیتش تبدیل به قدرت می شود و دیگر علم و کشف نیست. مسأله ی دوم این است که ما از دو وجهه به علم نگاه می کنیم؛ از وجهه ی نظر و از وجهه ی عمل. علم از وجهه ی نظر شک پذیر است و از وجهه ی عمل شک پذیر نیست. و آنچه مطرح است مسأله ی اول است. (همان، پاورقی، 328)

مراد از علم در بحث مورد نظر

در عرصه ی رابطه ی علم و فرهنگ اسلامی، علم به معنای علوم تجربی، اعم از طبیعی و انسانی، در نظر گرفته می شود. و همان طور که بیان شد، علوم طبیعی مانند زیست شناسی، فیزیک، شیمی و… و علوم انسانی مانند روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و…. در نگرش اسلامی، علم به معنای نورانیت و هدایت است که دانشمندان را به فضیلت و شرافت و تقویت ایمان و اعتقاد به یگانگی خداوند و تشدید در خضوع و خشوع می کشاند.

همچنان که قرآن کریم در این به اره می فرماید:

شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ الْمَلائِکَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ (آل عمران، 18)

تفاوت فرهنگ و تمدن

استاد شهید مطهری در فرق تمدن و فرهنگ می نویسد:

تمدن، جهانی است و فرهنگ ملی است. (مطهری، 1381، 6/404 و 1372، 44)

از دیگر فرق های تمدن و فرهنگ عبارتند از :

1) فرهنگ نشان گر معلومات و خواسته ها و آرمان های یک جامعه است، در صورتی که تمدن بیان گر فعالیت عوامل اصیل حیات فردی و اجتماعی است. بر همین اساس است که تمدن ها به طور طبیعی به جوامع مختلف راه می یابند، اما انتقال فرهنگ ها از جامعه ای به جامعه دیگر به طور طبیعی نبوده، نیاز به قدرت فرهنگ غالب یا ضعف فرهنگ مغلوب دارد.

2) اگر عوامل به وجود آورنده ی یک فرهنگ از میان بروند، پویایی آن فرهنگ نیز از میان خواهد رفت و فقط نمودی از آن باقی خواهد ماند، در صورتی که تمدن ها به دلیل وابستگی شدید به عوامل اصیل حیات هرگز دچار رکود نمی شوند. در واقع ایستایی یک تمدن موجب سقوط آن تمدن می شود.

3) در طول تاریخ، فرهنگ های گوناگون به وجود آمده اند، به طوری که به شماره ی اقوام و مللی که تاکنون پا به عرصه ی وجود گذارده اند، فرهنگ هایی به وجود آمده است و برخی از آن ها نیز از میان رفته اند، اما تمدن هایی که در طول تاریخ پیدا شده اند، حداکثر بیست و یک تمدن می باشد. (نصری، 1376، 373-372)

تفاوت های فرهنگ با علم

استاد شهید مطهری، درباره ی تفاوت علم و دانش با فرهنگ، می نویسد:

نقل و انتقال تمدن و فرهنگ بشری

استاد شهید می فرماید:

تمدن و فرهنگ بشری در یک جا ثابت نیست؛ نقل و انتقال دارد. تاریخ نشان می دهد که در طول این چند هزار سالی که بشر موفق به تشکیل تمدن و ایجاد فرهنگ شده است، در هر دوره ی صد ساله، دویست ساله، پانصد ساله یا هزار ساله، یک نقطه ی زمین، یعنی یک گروه از بشر، یک نژاد از بشر، یک ملت از بشر، مشعل دار تمدن و فرهنگ بشری بوده، بعد مثل خورشید که در یک جا مدتی هست بعد غروب می کند، آن جایی که روز بوده شب می شود و جای دیگر روز می شود، کم کم این تمدن و فرهنگ از آنجا غروب کرده و در جای دیگری طلوع کرده است. آنجا هم دویست سال، پانصد سال یا هزار سال بوده باز غروب کرده و در جای دیگری طلوع کرده است. معنایش این است که اقوام بشری از نظر تمدن و فرهنگ، اعتلا و انحطاط دارند. هر قومی یک دوره ای دوره ی اعتلای تمدن و فرهنگ اوست. بعد نوبت انحطاط و تنزل تمدن و فرهنگ او می رسد.

مذهب و پایه گذاری فرهنگ نوین بشری

مذهب – آن هم مذهبی مانند اسلام – بزرگ ترین رسالتش دادن یک جهان بینی، براساس شناخت صحیح از نظام کلی وجود بر محور توحید، و ساختن شخصیت روحی و اخلاقی انسان ها براساس همان جهان بینی و پرورش افراد و جامعه بر این اساس است، که لازمه اش پایه گذاری فرهنگی نوین است که فرهنگ بشری است، نه فرهنگ ملی.

نقش قلم و بیان در شکل گیری فرهنگ و تمدن بشری

استاد شهید بیان می کند که:

این «بیان» و «قلم» دو چیزی است که اگر انسان در این ها دقت نکند، شاید مثلاً بگوید خدا به انسان فرش داده، خدا به انسان نعمت بیان هم داده است؛ خدا به انسان نعمت خندیدن داده، نعمت بیان کردن هم داده است. از زمین تا آسمان متفاوت است. اگر بیان و قلم نبود انسان تا دامنه ی قیامت همان وحشی اولیه بود؛ محال بود – به اصطلاح امروز – فرهنگ و تمدن به وجود بیاید. چون فرهنگ و تمدن محصول تجارب بشر است. با بیان، انسان آنچه را که تجربه می کند و می آموزد، به همزمان های خودش منتقل می کند. قلم هم این خاصیت را دارد. با قلم آنچه که یک نسل آموخته و نسل های گذشته آموخته اند و به این نسل منتقل شده، ثبت می شود و برای نسل های دیگر باقی می ماند که نسل های دیگر از آنجا که نسل گذشته به آنجا رسانده است این بار را به دوش می گیرد و حرکت می کند و الا اگر بنا بود که هر نسلی [از نقطه اول شروع کند به جایی نمی رسید.]

فهرست مطالب

مقدمه 1
اهداف تحقیق 2
روش جمع آوری اطلاعات 5
توصیه به علم در اسلام 6
منطق قرآن 8
توحید و علم 9
نظر استاد مطهری درباره علم در اسلام 12
جزمی نبودن علم 12
ارزش نظری و ارزش عملی علم 13
تفاوت فرهنگ و تمدن 16
تفاوت های فرهنگ با علم 17
نقل و انتقال تمدن و فرهنگ بشری 17
مذهب و پایه گذاری فرهنگ نوین بشری 20
نقش قلم و بیان در شکل گیری فرهنگ و تمدن بشری 21
رابطه ی علم با فرهنگ و تمدن اسلامی 22
عوامل پیشرفت علوم و فرهنگ اسلامی 24
نتیجه گیری 26
منابع و مآخذ 27

مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، پاورقی، فهرست مطالب و 27 صفحه متن (در قالب word و PDF) با رعایت کامل صفحه بندی می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله  B lotus(14) و برای تیترهای داخل مقاله B Titr می باشند.

قیمت این مقاله 3600 تومان می باشد، جهت دریافت کامل متن مقاله (قابل ویرایش) بالای صفحه روی پرداخت و دریافت کلیک کنید

مشاهده فهرست مقالات مذهبی گوگل کروم

نوشته شده در 6 دی ۱۴۰۰

لطفا پس از بهره مندی از مطالب فوق با نظر گرمت به من انرژی مثبت تزریق کن 🙂

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “علم در اسلام”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما شاید این را هم دوست داشته باشید