مدیریت آموزشی

2900 تومان

«مدیریت آموزشی» 

مقدمه

ماهيت مديريت آموزشی

رشته مدیریت آموزشی یکی از حوزه‌های مطالعاتی دانش مدیریت است. علم مدیریت آموزشی؛ مجموعه‌ای منسجم از دانش حاصل از کاربرد روش علمی به منظور توصیف خصوصیات و تبیین عناصر سازمانی و روابط فی مابین آنها در سازمانهای آموزشی است. در این تعریف، عناصر سازمانی؛ متشکل از چهار سیستم بنیادی می‌باشند:

الف- سیستم رفتاری (فرد، گروه، سازمان غیر رسمی و…)

ب- سیستم ساختاری (ساختار سازمانی، اهداف رسمی، مقررات، سازمان رسمی و…)

ج- سیستم تکنولوژیک (فرایندها و روشهای تولید ستاندها، تجهیزات و…)

د- سیستم محیطی (مشتریان و ارباب رجوع، رقبا، جامعه، دولت، تامین کنندگان منابع و…) علم مدیریت آموزشی، کارکردهای مدیریت در سازمانهای آموزشی را بر تئوری و دانش علمی، مبتنی می‌سازد.

کارکردهای مدیریت آموشی؛ شامل برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل در سازمانهای آموزشی است. هدف مدیریت آموزشی؛ بهبود اثربخشی، بهره وری و کیفیت در سازمانهای آموزشی است. منظور از سازمان آموزشی؛ سازمانی است که به ارائه خدمات آموزشی می‌پردازد. سازمانهای آموزشی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند:

مبانی تئوریک و تاریخی

هر چند که قصد اصلی ما بررسی و مطالعۀ واقعیت است، لیکن چنین نیست که به اصلاح آن علاقمند نیستیم، تحقیقات ما اگر فقط دارای بهرۀ ذهنی باشند، باید آنها را بی ارزش بدانیم. و اگر ما مسائل تئوریک و علمی را به دقت از هم تفکیک می کنیم. برای نادیده گرفتن دومی نیست بلکه بر عکس، به منظور داشتن موقعیت بهتر برای حل آنهاست.

تعریف علم و تئوری

منظور همۀ علوم عبارت از فهمیدن دنیایی است که ما در آن زندگی و کار می کنیم. دانشمندان آنچه را که می بینند شرح داده، انتظام آنها را کشف کرده، و تئوریها را صورت بندی می کنند علم سازمانی به تشریح و توضیح انتظام رفتار افراد و گروهها در داخل سازمان ها مبادرت می ورزد. دانشمندان سازمانی در جستجوی اصولی اساسی هستند که ما بتازگی در مدیریت آموزشی شروع کرده ایم.

بعضی از محققان علم را به عنوان مجموعه ای اصول ایستا و مرتبط به هم در نظر می گیرند که جهانی را که ما، در آن زندگی می کنیم توضیح می دهد. ما علم را به عنوان فراگرد پویای توسعۀ مجموعه ای از اصول مرتبط بهم ـ از طریق آزمایش و مشاهده- که آن هم به نوبۀ خود موجب آزمایش و مشاهدۀ بیشتری می شود در نظر می گیریم. در این دید، هدف اساسی علم پیدا کردن توضیح کلی است که «تئوری» نام دارد. تئوری دارای نقش مرکزی در علم است.

مفاهیم

مفهوم اصطلاحی است که به یک انتزاع معنی کلی داده است. رهبری، رضایت و سازمان غیر رسمی چند مثال مفهوم در مدیریت هستند. دانشمندان مفاهیم را اختراع می کنند، مفاهیم به آنها کمک می کند که پدیدۀ خاصی را به طور منظم مطالعه و تجزیه و تحلیل نمایند. به عبارت دیگر دانشمندان برای تشریح رفتار در دنیای واقعی، زبان معینی به وجود می آورند. بیان مفاهیم تئوریکی دارای دو حسن مهم است اولاً، تئوریستها، محققان و کارورزان می توانند دربارۀ معنی چنین اصطلاحاتی موافقت کنند. ثانیاً، ذهنی و عام بودن مفاهیم، این اطمینان را به وجود می آورد که آنها به شرایط زمانی و مکانی مشخصی بستگی ندارند.

هرچند که مفاهیم، به واسطۀ تعریف، ذهنی هستند با این همه درجۀ ذهنی بودن آنها متفاوت است.

فرضها و تعمیمها

یک فرض عبارت از بیانیه ای است که بدیهی دانسته شود یا به عنوان حقیقت پذیرفته می شود. مفروضاتی که بدون دلیل مورد قبول واقع می شوند، الزاماً خود پیدا نیستند. آنها در موارد زیادی ذاتاً قابل تعریف هستند. برای مثال «دانیل ای. گریفیتز» دو فرض زیر را در رابطه با مدیریت مطرح می کند:

1-مدیریت نوعی رفتار تعمیم یافته ای است که درهمۀ سازمانهای انسانی یافت می شود.

2- مدیریت فراگرد هدایت و کنترل زندگی در یک سازمان اجتماعی است.

فرضهای فوق با کمی دلیل بدیهی به نظر خواهند آمد در حالی که عبارت دوم تعریف مدیریت است. به عبارت دیگر هر تعمیم مفاهیم را به نحو معنی داری به هم پیوند می دهد. در صورت بندیهای تئوریکی انواع زیادی از تعمیمات یافت می شوند: مفروضات، اگر رابطۀ دو یا چند مفهوم را مشخص نمایند تعمیم هستند، فرضیه ها، تعمیم هایی هستند که از حمایت تجربی محدودی برخوردار باشند، اصول، تعمیم هایی هستن که حمایت تجربی زیادی ندارند، و قوانین نیز      تعمیم هایی هستند که (بیشتر از اصول) از حمایت تجربی قابل ملاحظه ای برخوردارند، یک تعمیم بسته به میزان برخورداری از حمایت تجربی، در مراحل مختلف ایجاد تئوری و تحقیق می تواند فرضیه، اصل و یا قانون باشد.

تئوری و تحقیق

تحقیق به طور لاینفکی با تئوری ارتباط دارد؛ بنابراین، بسیاری از سوءتفاهمات و ابهاماتی که تئوری را احاطه کرده است در تفسیر معنی و منظور تحقیق منعکس می شود. کرلینگر تعریف روشن زیر را به ما عرضه می کند: «تحقیق علمی عبارت از بررسی منظم، کنترل شده، تجربی و انتقادی قضایای فرضی دربارۀ روابط احتمالی بین پدیده های طبیعی است» این تعریف نشان     می دهد که تحقیق به وسیلۀ فرضیه ها که از طریق تجربه و به شیوۀ منظم و کنترل شده، مطابق با واقعیت هدایت می شود. به علاوه، نتایج چنین آزمایشهایی برای تحلیل انتقادی محققان دیگر نیز آماده می شود.

مشاهدات اتفاقی با این نتیجه گیری که واقعیت ها خود سخن می گویند، شرایط تحقیق علمی ندارند، در واقع چنین تجربه گرایی[1] آشفته و اتفاقاتی حقایق را مخدوش می کند و در نتیجه به توسعۀ منظم علم نمی انجامد. بررسیهای خوب پرورده شدۀ یک رشتۀ وسیع با هدف ویژۀ ایجاد فرضیه ها بعضاً بر حسب توسعۀ فرضیه ها و تئوری، نقطۀ شروع سودمندی می شود. مع هذا معلومات هر رشته ای نهایتاً به وسیلۀ تحقیق گسترش می یابد، یعنی، توسط فرضیه هایی از تئوری گرفته شده، هدایت می گردد.

فرضیه ها

یک فرضیه بیانگر حدسی است که رابطۀ حداقل دو متغیر ا نشان می دهد. چند مثال از انواع مختلف فرضیه ها این نکته را روشن می کند: 

تعریف مدیریت

مدیریت در مفهوم کلی و عام، از دیدگاه‌های متفاوتی تعریف شده است. ماری پارکر فالت می‌گوید: مدیریت، هنر انجام دادن کارها به وسیله‌ی دیگران است. در این معنی هر کس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند، مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگ‌کننده و کنترل‌کننده فعالیت‌های دسته‌جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارآیی است.

تعریف مدیریت آموزشی

مدیریت آموزشی به معنی عام، برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، هدایت، هماهنگی و نظارت و ارزشیابی فرایند آموزش تعریف شده است. اما مدیریت به معنی خاص، به صورت‌های زیر تعریف می‌شود:

  • مدیریت آموزشی، راهنمایی، مددکاری و ایجاد محیط مناسب برای فعالیت آموزشی است.
  • مدیریت آموزشی، فراگردی اجتماعی است که مستلزم ایجاد، نگهداشتن، برانگیختن، کنترل کردن و وحدت بخشیدن نیروهای انسانی و مادی می‌باشد که به‌طور رسمی و غیررسمی در درون یک نظام واحد شکل و سازمان می‌یابند، تا هدف‌ها و مقاصد آموزشی را تحقق بخشند.
  • مدیریت آموزشی، فرایند هماهنگ کردن استعدادهای آدمی و بهره‌گیری از شرایط محیطی برای اهداف آموزشی است.

با توجه به آنچه گفته شد، مدیریت آموزشی غالبا به معنی خاص، مورد نظر است. یعنی مدیریت آن بخشی از فعالیت‌های سازمان‌های آموزشی است که مستقیما با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است. از جمله، فعالیت‌های مربوط به برنامه‌های آموزشی، مواد و محتوای دروس، روش‌ها و وسایل آموزشی، مشاوره و راهنمایی تحصیلی، اقدامات آموزشی مکمل، امور معلمان و دانش‌آموزان.

ضرورت مدیریت آموزشی

امروزه، عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمان‌ها تا حد زیادی به کارآیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. ساخت نظام آموزشی هر کشوری دربرگیرنده‌ی مجموعه‌ای از نیازهای سازمان‌های رسمی آن کشور بوده و عملکرد نظام آموزش و پرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهده دارند، نه تنها از نظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است، بلکه از نظر تأثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد، از اهمیت تعیین‌کننده‌ای برخوردار است.

همچنین آموزش و پرورش، بهترین وسیله، برای ایجاد تغییر ارزش‌ها و رفتارها به‌شمار رفته و باعث می‌شود که افراد، به تناسب استعداد و رغبتی که دارند برای انجام خدمت‌های اجتماعی و اقتصادی و کسب مشاغل و در نتیجه آسایش فردی مهیا شوند. از اینرو، از آغاز قرن اخیر، هیچ کشوری بدون توسعه در مؤسسات آموزشی و مدیران آموزشی تحصیل کرده و مجرب، مراحل توسعه و پیشرفت را طی نکرده است.

مدیریت آموزشی

اهداف مدیریت آموزشی

هدف کلی آموزش و پرورش در هر جامعه‌ای این است که هر فرد را طبق الگوی ارزش‌های فرهنگی، سیاسی، دینی و اجتماعی خود تربیت کرده و انسانی متناسب تحویل جامعه دهد. اهداف آموزش و پرورش سه نقش مهم در مدیریت آموزشی ایفا می‌کنند: اولا به فراگرد آموزش و پرورش جهت می‌دهند، ثانیا انگیزه‌ی حرکت و فعالیت را به وجود می‌آورند و ثالثا ملاک‌های کنترل و ارزشیابی فعالیت‌های آموزشی را ایجاد می‌نمایند.

مهارت‌های سه‌گانه مدیریت

رابرت کاتز، مهارت‌های مورد نیاز مدیران را به صورت فنی، انسانی و ادراکی طبقه‌بندی کرده است. مهارت، به توانایی‌های قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس می‌شود، اشاره می‌کند. منظور از مهارت، توانایی به‌کار بردن مؤثر دانش و تجربه‌ی شخصی است.

  1. مهارت فنی

یعنی دانایی و توانایی در انجام وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل می‌شود. مدیران، معمولا این مهارت‌ها را طی دوره‌های کارآموزی فرامی‌گیرند، نظیر دانش، روش‌های برنامه‌ریزی، بودجه‌بندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی و غیره. ویژگی بارز این مهارت این است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می‌توان دست یافت.

  1. مهارت انسانی

منظور دارا بودن توانایی و قدرت کار کردن با مردم، در انجام کار به وسیله‌ی آنان است. در این نوع از مهارت، مدیران قادرند، انگیزه‌های کارکنان را دریابند و از محرک‌ها و نیازهای آنان در رهبری مؤثر بهره گیرند. مهارت انسانی به آسانی قابل حصول نیست و روش‌های مشخصی ندارد اما امروزه روان‌شناسی اجتماعی و مردم‌شناسی، زمینه دستیابی به این مهارت را فراهم می‌نمایند.

  1. مهارت ادراکی

یعنی توانایی درک پیچیدگی‌های کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیل‌دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد در سیستم. به عبارت دیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هر یک از بخش‌ها، الزاما بخش‌های دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. مدیران واجد این مهارت قادرند به دریافت اطلاعات و تحلیل مسایل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهیه طرح‌ها و ارائه راه‌حل‌ها بپردازند.

کارکردهای مدیریت آموزشی

فراگرد مدیریت را غالبا به کارکردها یا وظایف مدیریت تفکیک و تجزیه می‌کنند. منظور از کارکرد، فعالیتی مهم و اساسی است که در نیل به هدف، ضرورت دارد. هنری فایول، اولین کسی که وظایف مدیریت را تقسیم کرده، معتقد است وظایف اساسی مدیریت عبارتند از:

  • برنامه‌ریزی: یعنی تعیین هدف، یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به هدف را امکان‌پذیر می‌سازد و همچنین پیش‌بینی کارهایی که باید در آینده انجام گیرد.
  • سازمان‌دهی: یعنی ترکیب و تخصیص افراد، منابع و امکانات میان افراد و واحدهای مختلف سازمان و همچنین هماهنگی بین آنها به منظور رسیدن به اهداف سازمان.
  • فرماندهی: یعنی هدایت و جهت‌دهی افراد در انجام دادن کارها.

ویژگی‌های مدیر آموزشی

مدیر خوب، کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلایی از منابع مادی و انسانی، سازمان را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت کند. پس مدیران آموزش و پرورش علاوه بر آگاهی کامل از علم مدیریت، اصول و تئوری‌های آن باید شرایط و ویژگی‌هایی را دارا باشند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:

ارتباط و مشکلات مدیریت

ارتباط به عنوان فراگرد اساسی پویا، زمینۀ متغیرهای اداری و سازمانی بوروکراسی، سازمان غیر رسمی، انگیزش، رهبری و تصمیم گیری است. مع هذا قبل از این نتیجه گیری که ارتباط پاسخ لازم برای همۀ مشکلات مورد ابتلای مدیریت آموزشی فراهم می آورد، باید به چهار اخطار توجه داشت:

مشارکت در تصمیم گیری

ما فراگرد تصمیم گیری را به عنوان چرخۀ کامل حوادث که یک سازمان به وسیلۀ آن تصمیمات خود را اتخاذ کرده و اجرا می کند، تعریف کردیم. ولی مؤلفان دیگر غالباً تصمیم گیری را به طور ساده بر حسب انتخاب آگاهانه از بین راه حلها، تصور می کنند.

سنجش اثربخشی دوره های آموزشی

مدیران امروزی، دوره ای را تجربه می کنند که در آن سرمایه واقعی سازمانها دانایی و هوشمندی است. در عصرما، دیگر سازمانها به انبوهی تولید، ذخایر مالی و فزونی نیروی انسانی خود نمی بالند، بلکه بالندگی سازمانها در گرو سرمایه هوشمند و دانش آنها است.

الگوی کرک پاتریک

در این الگو چهار سطح برای ارزشیابی آموزش پیشنهاد می شود که عبارتند از:

سطح نخست: واکنش (reaction ): منظور از واکنش میزان واکنشی است که فراگیران به تمامی عوامل موثر در اجرای یک دوره آموزش، از خود نشان می دهند. واکنش، چگونگی احساس شرکت کنندگان را در مورد برنامه آموزش، اندازه گیری می‌کند‌. این پیمایشها به دنبال دریافت نظرات شرکت کنندگان، نسبت: به آموزش، برنامه درسی، تکالیف درسی، مواد و تجهیزات آموزشی، کلاس یا وسایل و محتوای دوره های آموزشی… است.

وظایف مدیر در امور دانش آموزان

وظایف و خدمات اداری و سرپرستی دانش آموزان عبارتند از:

۱- پذیرش، ثبت نام، گروه بندی آنان و نگهداری آمارهای حضور و غیاب، سوابق و اطلاعات شخصی و تحصیلی دانش آموزان.

۲- شناسایی تواناییها، علایق و نیازهای دانش آموزان و پرورش آنها.

امروز علاوه بر نیازهای آموزشی ـ تحصیلی دانش آموزان، به تأمین نیازهای بهداشتی ـ روانی، زیستی ـ فیزیولوژیك و رشد شخصیتی آن ها توجه بیشتری مبذول می شود. برای مثال: بهره گیری از مشاركت دانش آموزی (Student government ) كه امروزه به عنوان یكی از ویژگیهای مدارس اثر بخش مطرح است. مدیر و كاركنان در یك مدرسه اثر بخش می دانند كه هدف اصلی مدرسه ایجاد یك برنامة آموزشی است كه بتواند منافع و نیازهای اجتماعی،‌ فردی و آموزشی دانش آموزان را بر طرف سازد.

وظایف مدیـر در امور کارکنان

همانطور كه در مدیریت نیروی انسانی مطرح می شود، هر عضو سازمان به دلیل نقشی كه در آن ایفا می كند از جایگاهی خاص برخوردار است و مدیر به عنوان كارگردانی محسوب می شود كه علی رغم این كه ممكن است در تمام زمینه ها تخصص نداشته باشد، اما باید توانایی و مهارت هماهنگ سازی فعالیت های تمام اعضا در جهت رسیدن به اهداف تعیین شده را دارا باشد.

وظایف مدیـر در زمینه برنامه آموزشی و تدریس

بخش مهمی از اثر بخشی مدیریت آموزشگاهی به روند درست فعالیت های آموزشی در مدرسه مربوط می شود. یعنی به منظور تحقق اهداف آ‚وزشی، هر یك از ندست اندركان مدرسه سهمی از این فعالت ها را بر عهده دارند و تسهیل جریان یاددهی ـ یادگری و نظارت بر حسن اجرای امور آموزشی بر دوش مدیر خواهد بود.

فهرست مطالب

مقدمه 1
مبانی تئوریک و تاریخی 3
تعریف علم و تئوری 4
مفاهیم 6
فرضها و تعمیمها 7
تئوری و تحقیق 8
فرضیه ها 8
تعریف مدیریت 10
تعریف مدیریت آموزشی 10
ضرورت مدیریت آموزشی 11
اهداف مدیریت آموزشی 12
مهارت‌های سه‌گانه مدیریت 13
کارکردهای مدیریت آموزشی 14

ویژگی‌های مدیر آموزشی 14
شرح وظايف مديريت آموزشي 15
ارتباط و مشکلات مدیریت 19
تصمیم گیری در مدیریت آموزشی 22
مشارکت در تصمیم گیری 23
سنجش اثربخشی دوره های آموزشی 25
الگوی کرک پاتریک 29
وظایف مدیر در امور دانش آموزان 34
وظایف مدیـر در امور کارکنان 34
وظایف مدیـر در زمینه برنامه آموزشی و تدریس 37
منابع 39

مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، پاورقی، فهرست مطالب و 39 صفحه متن (در قالب word word) با رعایت کامل صفحه بندی می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله  B Nazanin(14) و برای تیترهای داخل مقاله B Titr می باشند.

قیمت این مقاله ۲۹۰۰ تومان می باشد، جهت دریافت کامل متن مقاله (قابل ویرایش) بالای صفحه روی پرداخت و دریافت کلیک کنید

مشاهده فهرست مقالات مدیریت گوگل کروم

نوشته شده در 29 شهریور 1400

لطفا پس از بهره مندی از مطالب فوق با نظر گرمت به من انرژی مثبت تزریق کن 🙂

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مدیریت آموزشی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *