فروش‌ویژه!

نقد جامعه شناختی داستان هایی از مثنوی

قیمت اصلی: 37600 تومان بود.قیمت فعلی: 28900 تومان.

«نقد جامعه شناختی داستان هایی از مثنوی»

 چكيده

آثار ادبي از منابعي است كه غير‌مستقيم به پرسش‌هايي از قبيل چگونگي ساختار اجتماعي، جهان‌نگري و ايدئولوژي نويسنده و جامعه وي پاسخ مي‌دهد، حال آنكه اين ويژگي در ديگر آثار و مدارك كمتر يافت مي‌شود. از اين روي نقد جامعه‌شناختي شاهكار‌هاي ادبي رهيافتي است به شناخت مسائل اجتماعي و فرهنگي روزگار خالق اثر و ابزاري است كار‌آمد براي خوانش ريزبينانه روساخت و كشف ژرف‌ساخت و ديالكتيك همواره اين دو كه در نهايت اوضاع اجتماعي را از زاويه‌اي ديگر‌گونه به تصوير مي‌كشد.

1 ـ 1. در‌آمد

نقد اجتماعي از قرن نوزدهم ميلادي مورد توجه پژوهشگران جهان قرار گرفت. در اين گرايش بينارشته‌اي كه بر رابطه دو‌سويه اجتماع و اثر استوار است، جامعه ديگر يك عنصر مادي صرف تلقي نمي‌شود بلكه به عنوان بستر آفرينش اثر داراي ارزش است.

جامعه‌شناسي ادبي كه نوعي جامعه‌شناسي پويا محسوب مي‌شود، در پي يافتن روابط ديالكتيكي متن و جامعه است و بخشي از پيكر ادبيات به شمار مي‌آيد. در مقابل جامعه‌شناسي ادبيات كه جامعه‌شناسي ايستاست به(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید!)كار در لايه‌هاي سطحي اثر بسنده مي‌كند و در حقيقت بخشي از علم جامعه‌شناسي است.

1ـ 2. بيان مسئله

آثار ادبي از منابعي است كه به طور غير‌مستقيم ساختار اجتماعي، شرايط زندگي، ديدگاه، ايدئولوژي و در نهايت جهان‌گري آفريننده‌اش‌ را بيان مي‌كنند؛ اين مزيت در ديگر اسناد و مدارك كمتر يافت مي‌شود، چرا كه اديب با بهره‌گيري از انواع آرايه‌هاي ادبي، همچنين ابزار زيبايي‌شناختي و البته نبوغ هنرمندانه، آنچه را ديگران جسارت و توان گفتنش را ندارند، اگر نه در رو ساخت كه در ژرف ساخت اثر مي‌گنجاند.

2ـ1 . نقد ادبي و نقد جامعه‌شناختي

نقد اجتماعي در دهه 1970 توسط نظريه‌پردازاني چون ادموند كرو[1] و كلود دوشه[2] در واكنش به نقد نو[3] پيش رفت، در واقع كلود دوشه نوعي جامعه شناسي متن را پي‌ريزي كرد كه در بسط نقد ماركسيستي[4] تاثيرگذار بود. بعدها گئورگ لوكاچ[5] كه او را پدر جامعه شناسي ادبيات مي‌نامند و لوسين گلدمن[6] شاگرد وفادارش، در نقد اجتماعي بسيار تاثيرگذار بودند.

گلدمن با اثر مهم خود به نام”خداي پنهان” و لوكاچ با آثاري چون “تاريخ و آگاهي طبقاتي” و “پژوهش‌هاي ديالكتيكي  ماركسيسم و علوم انساني” در بسط و توسعه جامعه‌شناسي ادبيات نقش بنيادين داشتند. بنا به(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید!)من هر اثر هنري ساختار اجتماعي را كه به طور تاريخي شكل گرفته است، بازگويي مي‌كند البته چنين ساختاري نه از لايه آشكار كه از لايه‌هاي پنهان اثر قابل دريافت است.

2ـ2 . جامعه‌شناسي ادبي ـ جامعه‌شناسي ادبيات (اجتماعيات)

از آنجا كه جامعه‌شناسي ادبي نوعي نقد محسوب مي‌شود و نقد ادبي بي‌هيچ شبهه‌اي تخصص اديب است نه جامعه‌شناس، بنابراين آنچه به نام جامعه‌شناسي ادبي مطرح است، بخشي از ادبيات به شمار مي‌آيد. طبق تمايز كوهلر آثار كساني مانند لوكاچ و گلدمن جامعه‌شناسي ادبي به شمار مي‌رود و شيوه اسكار پيت، جامعه‌شناسي ادبيات است.

او همچنين عقيده دارد؛ جامعه‌شناسي ادبيات به بررسي تجربي گرايش دارد و از شاخه‌‌هاي فرعي جامعه‌شناسي است، در مقابل جامعه‌شناسي ادبي شيوه‌اي است كه به ادبيات مربوط مي‌شود و به جنبه تاريخي اثر نيز مي‌پردازد. در واقع اساس جامعه‌شناسي ادبي، رابطه‌اي ديالكتيكي است كه بين اين علم با تاريخ و تاريخ ادبيات با جامعه‌شناسي برقرار است.

با توجه به جامعه‌شناسي اسكار پيت كه در واقع جامعه‌شناسي كتاب است، جامعه‌شناسي ادبيات بررسي پديده ادبي با روش‌هاي تجربي است كه در آن به نهادهاي اجتماعي خواه مقطعي و خواه طولي (تاريخي) توجه مي‌شود. بر اساس تمايزي كه كوهلر قائل شده است، جامعه‌شناسي ادبي دو ويژگي دارد: نخست؛ خصلت تاريخي و ديگر؛ نوعي ديالكتيك بين تاريخ ادبيات و جامعه‌شناسي ادبي. (كوثري، 1379: 25ـ 24)

در واقع در جامعه‌شناسي ادبيات كه مربوط به علم جامعه‌شناسي است، پژوهشگر سراغ آداب، رسوم و نگرش‌هاي اجتماعي مي‌رود كه اغلب در سطح اثر آشكار است حال آنكه در رويكرد ديالكتيكي، پژوهشگر در ج(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید!)دئولوژيك متن است و همواره نشانه‌‌ها و فرانمودهاي آگاهي جمعي و تحولات و ارتباط آنها با واقعيات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را بررسي مي‌كند تا از ساختار آگاهي جمعي و تغييرات آن آگاه شود.(لوونتال، 1386: 8ـ7)

جامعه‌شناسي در ادبيات يا اجتماعيات، مضامين اجتماعي را در ادبيات بررسي مي‌كند كه اين رويكرد مضمون و محتواي اجتماعي صرف را هدف قرار مي‌دهد و نسبت به روابط دو سويه جامعه و ادبيات بي‌تفاوت است كه منجر به غفلت از ساختار آثار ادبي مي‌شود.(پارسا نسبت، 1387: 14ـ13)

داستان هایی از مثنوی

از منظري ديگر مي‌توان اجتماعيات را نوعي جامعه‌شناسي ايستا دانست. “جامعه‌شناسي ايستا، جامعه را در زمان محدود و مكان معيني مورد پژوهش قرار مي‌دهد كه به علم تشريح شباهت دارد و به مطالعه چگونگي سازمان يافتن و تركيب عناصر متفاوت پيكر اجتماعي مي‌پردازد.”در مقابل جامعه‌شناسي ادبي نوعي جامعه‌شناسي پوياست. جامعه‌شناسي پويا، جامعه را در زمان و در حال حركت بررسي مي‌كند و تغييرات و تطورات آن را مورد تحقيق قرار مي‌دهد و علل، آثار و نتايج آن را تبيين مي‌كند.” (شايان‌مهر، جلد دوم، 1379: 206و208)

لوسين گلدمن نيز از “سه نوع پژوهش در عرصه جامعه‌شناسي ادبيات نام مي‌برد:

1ـ مجموعه‌اي از بررسي جامعه‌شناختي درباره چاپ، پخش و به ويژه دريافت يا پذيرش آثار ادبي كه در اصل همان روش‌هاي ديگر شاخه‌هاي جامعه‌شناسي دانشگاهي را به كار مي‌بندد؛

2ـ پژوهش‌هايي كه به بررسي برخي از جنبه‌هاي جزيي متون ادبي در مقام نشانه‌ها و فرانمودهاي آگاهي جمعي و دگرگوني‌هاي آن مي‌پردازد؛

3ـ جامعه‌شناسي آفرينش به معناي اخص.

اين جامعه‌شناسي كه بيشتر مورد نظر گلدمن است، خود به دو دسته تقسيم مي‌شود: يكي سنتي و ديگري جديد كه با كارهاي لوكاچ آغاز شده و آن را مي‌توان جامعه‌شناسي ديالكتيكي ادبيات نيز ناميد.” (لوكاچ، 1377: 13)

2ـ3ـ2. جهان‌بيني (جهان‌نگري) (Wordview)

جهان‌بيني يكي ديگر از مفاهيم كاربردي نقد است. در جامعه‌شناسي ادبي شناخت و به عبارت بهتر كشف جهان‌بيني و نظام فكري از عناصر اساسي تحليل به شمار مي‌آيد. “اصطلاح جهان‌بيني به مجموعه‌اي فراگير از باورهاي مشترك ميان گروهي از(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید!) و جهان و رابطه آن با افراد را تبيين مي‌كند. به اين ترتيب كه جايگاه فرد در يك بازي زباني، گفتمان[1] يا پارادايم[2]، شاكله يا تصورات و باورهاي لازم براي تكوين جهان‌بيني اوست.

بنابراين و براساس اين رابطه متقابل تنگاتنگ، در صورتي كه هرگونه تغييري در بازي زباني، گفتمان يا پارادايم رخ دهد، در جهان‌بيني تغييري متناظر صورت مي‌گيرد.” (ادگار و سج‌ويك، 1387 :120)

بر اين اساس هنرمندان بزرگ و شاهكارهاي هنري، فرهنگ جامعه و حتي خرده فرهنگ مربوط به طبقه و گروه خويش را مي‌نمايانند و در واقع محيط فكري و فرهنگي آنها از برجسته‌ترين و موثرترين عوامل موثر در شكل و محتواست. (ترابي، 1379: 17)

برخي از اهالي نقد جامعه‌شناختي، جهان‌بيني را بينش كلي و به نوعي با فلسفه مترادف مي‌دانند. هر چند واژه فلسفه تحريفي از كلمه يوناني فيلوسوفيا و به معني دانش‌دوستي است اما در طول تاريخ علم، “اين كلمه را در معناي مجموع معارف يك فرد يا يك گروه يا يك جامعه يا يك دوره به كار برده‌اند” و براساس اين تعريف مي‌گويند “هر انساني جهان‌بيني و فلسفه‌اي دارد كه بستگي به چگونگي شناخت او يا مقتضيات زندگي اوست.” (آريان‌پور، 1388: 90ـ89)

شايد اين هم‌رديفي بر مذاق فيلسوفان خوش نيايد، اما با اندكي تسامح و البته تأمل به اين نكته پي مي‌بريم كه چنين نگرشي به پيكر جامعه‌شناسي ادبي آسيب نمي‌رساند و حتي باعث وسعت نظر پژوهشگران اين حوزه مي‌شود.

گلدمن نيز در تبيين روش خود عقيده دارد: “از ديدگاه ماترياليسم تاريخي[3]، عنصر اساسي در تحليل آفرينش ادبي اين واقعيت است كه ادبيات و فلسفه، در سطوح مختلف، بيان‌هاي نوعي جهان‌بيني‌اند.” او همواره بر اين نكته تاكيد دارد كه جهان‌بيني مسئله‌اي فردي نيست، بلكه اجتماعي و ديدگاهي منسجم درباره كل واقعيت است كه دائماً تغيير نمي‌كند و در واقع شامل نظام فكري يك گروه يا طبقه مي‌شود كه در شرايط اقتصادي و اجتماعي يكسان زندگي مي‌كنند.(نونهالي، 1378: 56)

“از نظر گلدمن آنچه جريان ميانجي ميان سازمان يا ساختار تاريخ و ساختار زيباشناسي متن را فراهم مي‌آورد جهان‌بيني يا ساختار ذهني گروه يا طبقه اجتماعي است.” (ايگلتون، 1383: 14ـ13)

“آنچه گلدمن در جستجوي آن است مجموعه‌اي از روابط ساختاري ميان متن ادبي، جهان‌نگري و خود تاريخ است. اينكه موقعيت تاريخي يك گروه يا طبقه اجتماعي، چگونه به ميانجي جهان‌نگري خود به (برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید!)د، در اين روش نمي‌توان از متن آغاز و به تاريخ رسيد يا برعكس، روش ديالكتيكي نقد لازم است كه پيوسته ميان متن، جهان‌نگري و تاريخ در حركت و هر يك را با ديگري سازگار مي‌سازد.” (همان: 59ـ58 )

به عقيده گلدمن تنها آثار بزرگ، جهان‌نگري روزگار خويش را بازگو مي‌كنند. چنين امتيازي بي‌ترديد نتيجه نظام مفهومي حاكم بر اثر است كه علاوه بر جهان‌نگري، وحدت اثر را نيز مي‌سازد.

گلدمن در تعريف و تبيين جهان‌نگري با بسياري از متفكران و نظريه‌پردازان اين حوزه هم‌سوست و عقيده دارد:”جهان‌نگري، در داده‌هاي تجربي نيست و به دنياي تجربه‌هاي روزمره تعلق ندارد كه با سطوح  ارزشي كمابيش ثابتي مشخص مي‌شود. فقط در اثر هنري «عظيم» است كه آگاهي گروه اجتماعي به نحوي ساختار مي‌يابد كه نوعي جهان‌نگري يعني كليت معناداري از ارزش‌ها و هنجارها را پديدار مي‌سازد.” (پوينده، 77 13: 146)

در شيوه سنتي، جهان‌نگري همانند جهان‌بيني آگاهانه و ارادي است اما در نظرگاه گلدمن، جهان‌نگري شيوه ديدن و احساس كردن واقعيت است كه البته “عامل تعيين‌كننده، مقاصد هنرمند نيست بلكه معناي عيني است كه اثر مستقلاً و حتي گاه برخلاف ميل آفريننده‌اش كسب مي‌كند. البته جدايي ميان اين امور خيلي واضح نيست.” او همچنين نوع بيان را راهنماي پي بردن به نوع جهان‌نگري مي‌داند.

همچنين پيوندهاي محسوس و حتي نامحسوس ميان جهان‌نگري و طبقات اجتماعي و ساختارهاي ذهني در تعيين فاعل آفرينش هنري نقش بسزايي دارند. در اينجا مسئله قابل تامل اين است كه تجربه و نگرش طبقه، به نگاه و احساس فرد تبديل مي‌شود و اين در حالي است كه ظاهراً بر انديشه‌ها و مقاصد او تاثير نگذاشته است. (پوينده،1376: 62ـ61)       

2ـ3ـ3. طبقه Class))

يكي ديگر از مفاهيم اساسي كه تمام نظريه‌پردازان شاخه جامعه‌شناسي ادبي بدان استناد كرده‌اند، طبقه است. اصطلاحاتي چون آگاهي طبقاتي، پيكار طبقاتي، نابرابري طبقاتي، منافع طبقاتي و … در تحليل‌هاي جامعه‌شناختي كاربرد فراواني دارند. با مطالعه آثار مربوط به بررسي‌هاي جامعه‌شناختي، ملاحظه مي‌شود كه تعاريف متفاوتي از طبقه و اصطلاحات مربوط به آن ارائه شده است.

در هريك از اين آثار بنا به عوامل حاكم بر جامعه و نگرش نويسنده، عناصري خاص در تعريف طبقه لحاظ شده است، البته اين تفاوت‌ها بنيادين نيستند اما به هر حال نبايد در بررسي هاي جامعه‌شناختي از آنها غافل شد.

“طبقه را در وهله نخست مي‌توان يك گروه اقتصادي دانست، گرچه توافق چنداني در مورد عوامل اقتصادي كه يك طبقه را مشخص مي‌كنند وجود ندارد…تقسيمات طبقاتي نوعاً شالوده لايه‌بندي جامعه هستند و از اين حيث مي‌توان تفاوت در قدرت و فرهنگ را با طبقه مرتبط دانست.” (ادگار و سج ويك، 1387: 184)

  1. Discourse

گفتمان ابزاری است برای تولید معنا در بستر اجتماع و همچنین برای سازماندهی آن که زبان به گفتمان تجسم می بخشد.

  1. Paradigm

نظریه ها یا جهان بینی هایی هستند که در محدوده حوزه های گوناگون علمی به پیشبرد پژوهش کمک می کنند.

  1. Historical Materialism

ماتریالیسم تاریخی نظریه ای در مورد دگرگونی جامعه است و تاریخ را به چند دوره یا شیوه تولید که هرکدام اقتصاد و ساختارطبقاتی متفاوتی دارند تقسیم می کند که گسترش تدریجی قدرت اقتصادی باعث دگرگونی تاریخی می شود.

3ـ4.  وضعيت زنان

با رواج تصوف وضعيت زنان به ويژه از جهت اجتماعي دستخوش تغيير شد. تا پيش از گسترش تصوف و عمومي شدن آن، زنان وجهه اجتماعي نداشتند.. اما در قرن هفتم “تصوف كه در مسائل زندگي در برابر تشرع تسامحي بلندنظرانه داشت و هنگامي كه دل را صافي از غش مي‌ديد، بقيه ظواهر را به بوته فراموشي و به دست اغماض مي‌سپرد، در مورد زنان نيز اين اغماض را مرعي مي‌داشت.

به همين جهت زنان در نزد شيوخ و در حيطه تصوف آزادي بيشتري احساس مي‌كردند و خود را از بسياري قيد و بند‌هاي اجتماعي رها مي‌ديدند… در اينجا سنت مغولي و تاثير آن را در جامعه نبايد از نظر دور داشت. زن در نزد مغولان جايگاهي شامخ و نقش سازنده‌اي داشت. به همين لحاظ در اين عصر زنان عرصه وسيع‌تري براي شركت در امور جامعه پيدا كرده ‌بودند و بيشترين شمار زنان صوفي را نيز در اين دوران مي بينيم.”

در اين روزگار حتي كساني چون مولانا جلال‌الدين مريدان زن داشتند كه برخي از آنها به مقام شيخي نيز رسيدند.(بياني، ج2، 1354: 678 ـ 677 )

يكي از پيامد‌هاي حمله مغول، سست شدن اعتقادات مذهبي مردم بود، تا جايي كه نقش و حضور روحانيت در امور اجتماعي و سياسي كمرنگ شد. در چنين شرايطي در كشور ايران حتي براي زنان روسپي نيز تسهيلاتي فراهم شد؛ چرا كه حضور و منش و رفتار مغولان، قبح روسپيگري را تا حد زيادي از بين برد.

اين وضعيت تنها به ايران منحصر نبود و در ديگر كشور‌هاي تحت سلطه مغول، محدوديتي براي لذايذ جسماني وجود نداشت و اساساً فرو‌نشاندن شهوت گناه محسوب نمي‌شد و كيفري هم نداشت. (راوندي، ج2، 1354: 454)

پر‌واضح است كه در چنين بستري اوضاع اجتماعي زنان تغيير كرد و اين وضعيت به انحرافات اخلاقي اين گروه دامن زد؛ تا جايي كه بازتاب آن در ادبيات نيز ملاحظه شده  و بسامد واژه روسپي و روسپي‌خانه در آثار ادب فارسي اين دوران افزايش يافت. انحطاط اخلاقي كه در عهد خوارزمشاهيان بيداد مي‌كرد، با حمله مغول تشديد شد و  امرا و فرمانروايان مغول علاوه بر غارت اموال و دارايي مردم، به زنان نيز دست دراز مي‌كردند.(همان: 318)

“مغولان زنان و همخوابگان متعدد اختيار مي‌كردند. عادت سران مغول اين بود كه پس از غلبه بر دشمن يا عقد اتحاد با او، دختر يا خواهر او را و اگر او را كشته بودند، زوجه او را به زوجيت مي‌گرفتند، چنانكه چنگيز‌خان با به كار بستن اين سنت، در حدود 500 همخوابه داشت. پس از مرگ يك مغول همخوابگان او به ارث و به فرزند ارشد او مي‌رسيد و او مي‌توانست هر كدام از ايشان را به استثناي مادر، به ازدواج خود يا دوستان خود در‌بياورد و يا آنها را آزاد نمايد”(همان: 325)

البته اين نكته را نبايد از نظر دور داشت كه زنان در نزد مغولان از آزادي بيشتري نسبت به جوامع عرب بر‌خوردار بودند. زنان مغول تا پايان قرن هفتم حجاب نداشتند. همسران بزرگان براي خود خيمه اختصاصي داشتند و حتي سهمي از املاك و غنايم جنگي نصيب آنها مي‌شد. زنان مغول، حتي گاه رسماً فرمانروا بودند و گاه بي‌آنكه خود رسماً صاحب مقام باشند، در امور مملكت دخالت داشتند.

در واقع پس از حمله مغول فشار روحانيت به زنان كمرنگ و حتي در ياساي چنگيزي به همكاري زن و شوهر اشاره شد.(راوندي، ج3، 1357: 699 ـ 698)

ابن‌بطوطه ضمن شرح سفر خود به آسياي صغير، نوشته است”در اين مرز و بوم به هر زاويه يا خانه‌اي كه وارد مي‌شديم، همسايگان از زن و مرد به ديدار ما مي‌آمدند. زنان اين نواحي در حجاب نيستند؛ موقع عزيمت نيز براي خدا‌حافظي مي‌آمدند و زنان از رفتن ما مي گريستند و اظهار تاسف مي‌كردند.”(همان: 685)

البته بايد توجه داشت كه”در ايران، پس از آنكه مغولان به(برای مشاهده متن کامل مقاله، آنرا بخرید!)و اقتصادي، به اسلام گرويدند موقعيت زنان رو به وخامت نهاد؛ زنان كه روزگاري از آزادي و اختياراتي بر‌خوردار بودند، در حرمسرا‌ها محدود شدند و خواجگان و غلامان به توطئه عليه آنان مشغول شدند. ديگر زنان در جلسات مشورتي(قوريلتاي‌ها) شركت نمي‌كردند و در حل و فصل قضاياي سياسي و اجتماعي دخالتي نداشتند.”(راوندي، ج2، 1354: 228 ـ 227)

فهرست مطالب

چكيده 1

فصل اول: كليات
1 ـ 1. در‌آمد 3
1ـ 2. بيان مسئله 4
1 ـ 3. ضرورت پژوهش 4
1 ـ 4. اهداف پژوهش 4
1 ـ 5. پرسش‌هاي پژوهش 4
1ـ 6. روش پژوهش 5
1ـ7. جامعه پژوهش 5
1ـ8. شيوه و ابزار جمع‌آوري اطلاعات 5

فصل دوم: مباني نظري
2ـ1 . نقد ادبي و نقد جامعه‌شناختي 7
2ـ2 . جامعه‌شناسي ادبي ـ جامعه‌شناسي ادبيات (اجتماعيات) 9
2ـ3. مفاهيم كاربردي در جامعه شناسي ادبي 11
2ـ3ـ1. ايدئولوژي (Ideology) 11
2ـ3ـ2. جهان‌بيني (جهان‌نگري) (Wordview) 14
2ـ3ـ3. طبقه Class)) 16
2ـ3ـ4. ديالكتيك Dialectics)) 20

2ـ4 . روش ساختگرايي تكويني 22
2ـ 5. اصول روش‌شناختي ساختگرايي تكويني 24
2ـ5ـ1. كليت و تكوين 24
2ـ5ـ2. دريافت و تشريح 25
2ـ5ـ3. فاعل و موضوع شناخت 26
2ـ5ـ4. ساختار معنادار 28

فصل سوم: ايران در قرن هفتم
3ـ1. اوضاع سياسي 30
3ـ2. اوضاع اقتصادي 31
3ـ3. وضعیت تصوف 33
3ـ4. وضعيت زنان 36

فصل چهارم: تجزيه و تحليل داده ها
گزينش داستان‌ها 39
4ـ1. داستان قصه اعرابي درويش و ماجراي زن او با او 40
4 ـ 2. داستان دوم: به عيادت رفتن كر بر همسايه رنجور خويش 51
4 ـ 3. داستان سوم: يافتن پادشاه باز را به خانه كمپيرزن 53
4 ـ 4. داستان چهارم: خاريدن روستايي به تاريكي شير را به ظنّ آنكه گاو اوست 56
4 ـ 5. داستان پنجم: ملامت كردن مردم شخصي را كه مادرش را كشت به تهمت 58

4 ـ 6. داستان ششم: عذر آوردن دلقك با سيد اجل كه چرا فاحشه را نكاح كرد 61
4 ـ7. داستان هفتم: خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان 62
4ـ 8. داستان هشتم: قصه فريفتن روستايي شهري را 66
4 ـ 9. داستان نهم: مغول حيله‌دان 72

4 ـ 10. داستان دهم: قصه آن صوفي كه زن خود را با بيگانه بگرفت 74
4 ـ11. داستان يازدهم: حكايت آن فقيه با دستار بزرگ و آنكه بربود دستارش و بانگ مي‌زد كه بازكن ببين كه چه مي‌بري آنگه ببر 77
4 ـ 12. داستان دوازدهم: حكايت آن شخص كه گفت بيرون خر مي‌گيرند به سخره، ترسم كه مرا خر گيرند 80
4 ـ 13. داستان سيزدهم: حكايت مات كردن دلقك سيد شاه ترمذ را 82
4 ـ 14. داستان چهاردهم: قصه خواجه و دزد 85
4 ـ 15. داستان پانزدهم: قصه درويش كه از آن خانه هر چه مي‌خواست مي‌گفت: نيست 87

فصل پنجم: نتيجه‌گيري، پيشنهاد و محدوديت‌ها
5 ـ 1. نتيجه‌گيري 90
5 ـ 2. پيشنهاد 92
5 ـ 3. محدوديت‌ها 92
فهرست منابع 93

مقاله فوق دارای صفحه مشخصات، پاورقی، فهرست مطالب (فصل بندی شده) و 98 صفحه متن (در قالب word) با رعایت کامل صفحه بندی می باشد. همچنین فونت های کار شده برای متن مقاله  B Lotus(14) و برای تیترهای داخل مقاله B Titr می باشند.

قیمت این مقاله 28900 تومان می باشد، جهت دریافت کامل آن (قابل ویرایش) بالای صفحه روی پرداخت و دریافت کلیک کنید

مشاهده فهرست مقالات گرافیک گوگل کروم

مشاهده دیگر مقالات اینجا

نوشته شده در 28 مرداد ۱۴۰۲

لطفا پس از بهره مندی از مطالب فوق با نظر گرمت به من انرژی مثبت تزریق کن 🙂

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نقد جامعه شناختی داستان هایی از مثنوی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما شاید این را هم دوست داشته باشید