«وقف»
مقدمه
وقف توانسته به عنوان یکی از مظاهر و مصادیق بارز تمدن اسلام عامل مؤثری در گسترش ارتباطات بین کشورهای اسلامی و غیر اسلامی باشد. از آنجائی که هر قوم وملتی با توجه به فرهنگ و سنن و آئین خود عناوین و نهادهای خاصی برای انجام اموری که در اسلام به عهدة وقف محول شده است دارند.
اما آنچه که می توان گفت در همه این فرهنگها و آئینها با کمی شدت و ضعف می توان به وضوح مشاهده کرد که انجام امور خیریه و اهتمام به کارهای عام المنفعه طبق تعریف هر مکتب جزو اهداف نهادهای مزبور می باشد و لذا شاید بتوان گفت که این امر مبین «فطری بودن انسان دوستی و احسان» و مسئولیت متقابل افراد در برابر یکدیگر است.
تعریف وقف
زمین یا ملک یا مستغلی که برای مقصود معین در راه خدا اختصاص می دهند تا در آمد آن به مصرف امور خیریه و از پیش تعیین شده برسد.
آثار اجتماعی سنت وقف
اکنون که نقش سازمانهای غیر دولتی و تشکل های داوطلب مردمی و بنیادهای خیریه در حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه بشری مورد توجه صاحب نظران و دولتها قرار گرفته است، احیای مجدد فرهنگ و تمدن اسلامی و عناصر تشکیل دهندة آن و تبادل نظر پیرامون این مهم جایگاه ویژه ای را در وضعیت فعلی مسلمانان و جهان معاصر به خود اختصاص داده است و کنکاش در خصوص موقعیت فرهنگ و تمدن اسلامی در مواجهه با سایر تمدنها امری ضروری می نماید. بدون شک یکی از عوامل مهم شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی تجلّی روحیة انفاق، فداکاری، نوع دوستی و غیر خواهی و نیکوکاری در قالب سنت وقف بوده است.
نهاد غیر دولتی وقف از نظر اجتماعی از مظاهر خاص توسعه و پیشرفت و رفاه جامعه است. طبق اصول و موازینی که از قرنها پیش برای موقوفات در نظر گرفته شده ثروتهای جامعه از طبقه ای به طبقات دیگر انتقال پیدا می کند و از حالت اختصاصی به عام المنفعه تبدیل و به ثروت عمومی جامعه تغییر شکل می یابد و در واقع یک اصلاح اجتماعی آرام صورت می گیرد و از بهره و منافع موقوفات زمینه های توسعه علم و دانش و بهداشت و تأمین اجتماعی و رفاه عمومی فراهم می آید.
تسلط چند دهه فرهنگ استعماری بیگانگان موجب دوری مردم از سنتهای حسنه اسلامی شد و همه چیز را در اختیار دولتها و حاکمان قرار داد.
این موضوع آثار سوء خود را در تمام مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشورها بر جای گذاشت. نظر برخی ، آن است که دولت- به معنی عام آن- موظف به رفع همة تنگناها و حل همة معضلات اجتماعی و رفاهی جامعه است.
ما در اینجا، بدون آنکه وظیفه سنگین و پر مسئولیت دولتهای اسلامی را در رفع مشکلات و نیازهای جامعه اسلامی به ویژه در مناطق محروم نادیده بگیریم، در صدد بیان این حقیقت هستیم که اهداف فوق جز با مشارکت مردم، تحقق نخواهد یافت و تاریخ گذشته ما و موقوفات فراوانی که از دوره های مختلف تاریخی بر جای مانده ، گواه روشنی بر این واقعیت است که بیشترین آثار خیر و عام المنفعه در طول تاریخ به دست خود مردم بنا نهاده شده است.
مدارس، کتابخانه ها، بیمارستانها و درمانگاه ها و رصد خانه های بسیاری را در دنیای اسلامی می توان بر شمرد که هزینه های آنها از راه وقف تعیین می شده است. وقف، پشتوانه پایان ناپذیری بود که می توانست در هر شرایطی این مراکز را پا بر جا نگاه دارد تا کار تعلیم و تربیت بر زمین نماند.
وقف به عنوان یک منبع مستمر مالی مراکز علمی همواره پشتوانه مردمی داشته است. اگر تاریخ موقوفات و صدقات جاریه از آغاز تا کنون به صورت تحلیلی و دقیق بررسی گردد، معلوم خواهد شد که چه ثمرات فرهنگی و بهداشتی و درمانی و تأمینی در جوامع اسلامی داشته است و چه عالمان و دانشمندان بزرگی از رهگذر همین موقوفات توانسته اند به توفیقات بیشتر دست یابند.
امروزه زمینه های فراوان برای وقف اموال وجود دارد که ازآن جمله وقف بر امور بهداشتی و درمانی، تأمین فضاهای آموزشی، تأمین خوابگاه های دانشجویی، تجهیز کتابخانه ها، ساخت و تعمیر مساجد، رسیدگی به معلولان ذهنی و جسمی، تأسیس مراکز پژوهشی و علمی، تشویق دانش پژوهان برتر و کمک به سایر امور عام المنفعه، به طوری که اگر افراد خیر و نیکوکار در این موارد پیش قدم شوند در زمانی کوتاه و به نحو مطلوب بسیاری از نیازهای جامعه مرتفع خواهد شد.
بدیهی است ملتهای مسلمان که از دیر باز نیکوکاری که جزئی از فرهنگ و روش و منش آنها بوده است و به هنگام گرایش به اسلام به تأسی به آیات و احادیثی که مؤمنین را به احسان و انفاق می خواند با انگیزه ای قوی در ساخت و نگاهداشت نهادهای وقفی و مراکز عام المنفعه پیشگام بوده اند به طور قطع در این دوران نیز با درک نیازهای روز جامعه مسئولیت دینی و ملی خود را به نحو احسن انجام خواهند داد.
وقف که از مصادیق بارز صدقه جاریه و خدمت به همنوعان است، علی رغم نمودهای چشمگیر و متنوع آن در جامعه، در مقاطعی از تاریخ، مورد غفلت قرار گرفته و به صورت یک سنت متروک در آمده بود. اکنون این ثورت عظیم مردمی که بر اعتقادات دینی و انگیزه های نوع دوستی مردم تکیه دارد، باید با روشهای درست تبلیغی به نسل امروز شناسانده شود تا همراه با قدر دانی از فداکاری و خدمات گذشتگان ، آیندگان نیز به انجام کارهای خیر تشویق و تحریص شوند.
بی خبری نسل حاضر از ایثار و فداکاری نیاکانشان فاجعه ای است که احساس بی هویتی و خود باختگی فرهنگی را به دنبال خواهد داشت و نا خود آگاه زمینة آسیب پذیری را فراهم می سازد. از این رو بر آگاهان جامعه مسلمین است که با تبیین ارزشهایی چون وقف و ترسیم نقش آن در پی ریزی بنیان تمدن اسلامی ، دین خود را ادا نمایند. معرفی واقفان نیکوکار و بیان ابعاد گسترده وقف و آثار تربیتی، اقتصادی و رفاهی آن شیوه ای نیکو برای غفلت زدایی و جلب افکار و عواطف مردم است.
با عنایت به موارد فوق وقف که به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای رسیدن به توسعه در جوامع اسلامی به خصوص در دوران شکوفایی تمدن اسلامی بوده است امروزه نیز بایستی دوباره نقش اصلی خود را ایفا کند. چنانچه وقف به طور گسترده در خدمت توسعه علم و دانش و تکنولوژی در سطح جامعه ما قرار گیرد و به عنوان یک بازوی توانا به کمک دولت بشتابد دیری نخواهد پائید که انشاا… شاهد پیشرفت و توسعه سریعتر کشور در زمینه های مختلف خواهیم بود.
در تعاریف کلی که از وقف آمده گفته اند:
سنت وقف از مصادیق بارز احسان و خیر خواهی است که انسان در نتیجة تعالیم انبیای الهی آن را از گذشته های بسیار دور تاریخ به وجود آورده و در صحنة حیات انسانی به صورت پدیده ای اجتماعی برای همه نسلها به ودیعت نهاده است.
وقف از حسنات مؤکّد دینی و در زمرة اعمال صالح باقیه است و از نظر اخلاقی، بارزترین تجلی روحیة تعاون اجتماعی است.
وقف تأسیسی اجتماعی است که از وارستگی و آزادگی و علوّ طبع واقف خود حکایت می کند و به عمل خیر واقف ، مهر ابدیّت و جاودانگی می زند.
وقف عملی است باقی و صالح، و انفاقی است عاری از منّت، و احسانی است خالی از اذیت و به دور از تحقیر دیگران، و صدقه ای است دائمی و مستمر و بدون ریا، و وامی است بدون اضطراب از بازپرداخت آن، و تعدیل ثروتی است با رضا و رغبت، بدون اکراه و اجبار و در طلب رضایت خداوند متعال.
وقف فراهم کنندة چارچوب اساسی برای مشارکت مردم در امور اجتماعی بوده است این امر با اقدام آزادانه و داوطلبانه واقف برای وقف دارایی خود تحقق می یابد. بدین معنی که تصمیم یک فرد برای اختصاص داوطلبانه بخشی از دارایی خود به امر وقف، منجر به تشکیل نهادی عام المنفعه چون مدرسه، بیمارستان و غیره می گردد.

آلمان
به طور کلی آلمان یکی از کشورهای موقوفه خیز و بانی بنیادهای جهان غرب، است که به علت اهمیت دادن به موقوفات در گذشته و به خصوص پس از جنگ جهانی دوم، می توان از تجارب موفقیت آمیز آن استفاده برد. همه ایالتهای آلمان به یک نسبت موقوفه ندارند، به تقریب کلیه موقوفات ، در ایالات ده گانه آلمان غربی سابق به انضمام برلین غربی قرار دارند و در پنج ایالت آلمان شرقی سابق که اکنون جزو جمهوری فدرال آلمانند، فقط چهل و هفت موقوفه باقی مانده است.
مقاطع ایجاد یا سال تأسیس وقف، بیانگر روند رو به افزایش موقوفات و بنیادهای وقفی، به خصوص پس از جنگ جهانی دوم است، به طوری که از سال 1951 تا سال 1991 م، جمعاً 2495 موقوفه یا بنیاد ایجاد شده است.
بیشترین تعداد موقوفات، به مقاصدی چون: تکالیف اجتماعی(8/33 در صد موقوفات)؛ آموزش و تعلیم و تربیت(21 در صد)؛ دانش و پژوهش و آموزش عالی (1/11 در صد)؛ هنر و فرهنگ(5/9 در صد) اختصاص یافته است.
به طوری که اشاره شد، پس از جنگ جهانی دوم، بر اثر دگرگونی های عظیم علمی، فنی در جهان غرب و تأثیرات آمریکا پس از اشغال آلمان بر این کشور ، در زمینه موقوفات و بنیادهای وقفی نیز تغییرات شگرفی پدید آمد که در این مورد آلمان زبانزد است.
پروفسور دکتر هلموت بکر که سال ها رئیس مؤسسه ماکس پلانک برای پژوهش آموزشی در برلین بود، این روند را در مقاله ای تحت عنوان «آنجا آغاز کنیم، در آنجا که دولت رخنه ها و کمبودهایی را برجای گذاشته است؛ برای موقوفات و بنیادهای وقفی نو و انعطاف پذیر در آلمان فدرال هنوز وظایف بسیار مهمی وجود دارد.» به سال 1987 م. به درستی بیان کرده است. در اینجا سعی می شود، حتی الامکان همة آن آورده شود.
نام برخی از بنیادهای سیاسی مانند بنیاد کنراد ادنائر یا بنیاد فرید ریش ابرت که از درآمدهای عمومی اداره می شود و این درآمدها را برای مقاصد سیاسی غیر معمولند و باید از آنها گذشت.
بنیادهای وقفی فراگیر، که افراد حقیقی و حقوقی آنها را به صورت موقوفات خصوصی بنیانگذاری کرده اند، دقیقاً در فراهم آوردن موجبات و امکان پذیر ساختن تنوّع فرهنگی و انجام دادن امور و موضوعات معین در مسائل گوناگون جامعه نهفته است. اهمیت این مسئله را کسی درک می کند که پس از جنگ جهانی اول جهت مطالعه امور آموزشی آمریکا، به ایالات متحدة آمریکا سفر کرده باشد. به خصوص انسان در آن کشور از تنوع تخصیص امکانات مالی توسط بنیادهای وقفی به نهادهای فرهنگی و دانشگاه ها در زمینه های آموزش عالی و پژوهش، مدارس و موزه ها تحت تأثیر قرار می گرفت.
در حالی که آلمانها در آن هنگام با بنیاد وقفی به مثابة ابزار ابتکار عمل فرهنگی و به منزلة وسیله و امکان پیشرفت و تغییر، مأنوس نبودند.
دیدگاه سنتی وقف در آلمان عبارت از این بود که سرمایه ای در اختیار قرار می گرفت که می باید عواید آن برای انجام دادن مقصود یا مقاصد واقف کفایت کند؛ مقصود وقف، چنان به دقت تدوین و در وقفنامه تصریح می شد که تا نسل ها و قرون متمادی پایدار و استمرار یابد.
شاید بتوان با قدری مبالغه گفت که وقف در سنت آلمانی، بازاری است که به کمک آن گرایش های کاملاً معین و تثبیت یافته فرهنگی در مقابل تحولات روز می تواند پشتیبانی شوند؛ یعنی به مقتضیات زمان توجهی نمی شد. بر عکس در آمریکا، وقف یا بنیاد وقفی ابزاری است که به مدد و یاری آن، گرایش های نو و مقتضات زمان تحقق می یابد؛ از این رو تصادفی نیست که مدتهای مدید قسمت اعظم موقوفات آلمان کلیسایی(دینی) بودند.
اما شرایط پس از جنگ جهانی دوم در آلمان نیز تغییر یافته است و از نظر سیاسی در مورد بنیادهای وقفی جریان بسیار شگفت آوری ملاحظه می شود.
سوسیال دموکراتها، به طور اعجاب انگیزی دوستدار بنیادهای وقفی شده اند. زیرا آنها در بنیادهای وقفی شرکتها و بنیادهای بزرگ صنعتی اثری از اجتماعی شدن(سوسیالیزاسیون) می دیدند و به نظر آنان کسی که وقف می کند چیزی از حق و اختیار تصرف شرکت یا بنگاه بر وسایل تولید را به نفع مقاصد عام المنفعه از دست می دهد و از این رو وقف، مطلوب است.
بدین ترتیب زیر نظر کارلو اشمید نخست وزیر ورتمبرگ جنوبی، بنیاد تسپلین از کارخانه های مای باخ، تسلین و کارخانه چرخ دندة فرید ریش هافن پدید آمد.
حزب دموکرات مسیحی نیز همواره خود را مدافع موقوفات و بنیادهای وقفی دانسته؛ زیرا موقوفات در آلمان به خصوص به عنوان تأسیسات و نهادهای محافظه کارانه ای که سنت های ویژه ای را حفظ می کردند، به شمار می رفتند و طبعاٌ دموکراتهای مسیحی که خود را نگهبان همین گونه سنن می دانند، پشتیبان موقوفاتند. اما تنها در سالهای اخیر است که اصطلاح و مفهوم «بنیادهای وقفی اجرایی» به تدریج جا افتاده است.
در این میان به طور کلی می توان گفت که بنیادها در جریان شدن و پیدایی اند. با مطالعه خبرنامه«فروم» و نشریه« اتحادیه بنیادهای وقفی جهت دانش آلمان» می توان تشخیص داد و پی برد که به ندرت ماهی میگذرد که یک کارخانه دار، یا بیوه او یا فرزندانش به تأسیس بنیاد وقفی غیر مستقلی مبادرت نورزیده باشند، به طوری که در ظرف سالهای 1972 تا 1987 م. چنین بنیادهایی در نزد اتحادیه مذکور با مبالغی در حدود پانصد میلیون مارک تأسیس شده است.
تعداد و اهمیت موقوفات و بنیادهای وقفی آلمان در حال حاضر در مقایسه با ایالات متحدة آمریکا هنوز هم بسیار اندک است، اما سخن به گزاف نگفته ایم اگر بگوییم آلمان کشوری است که قصد دارد سرزمین موقوفات و بنیادهای وقفی شود. وقف کردن کاری محبوب و مردم پسند است؛ مصرف سودهای اقتصادی برای انجام دادن مقاصد عام المنفعه و انتقاد از نظام سرمایه داری را کاهش می دهد، و از سوی دیگر موقوفات به ترویج تنوع حیات فرهنگی می پردازند و این چیزی است که دستگاه یکنواخت ساز دولت از عهدة آن به چنان وجهی برنمی آید.
نهادهای عام المنفعه در آلمان
قدیمی ترین بیمارستان وقفی آلمان که باید آن را به عنوان اولین موقوفه و نهادهای خیریه کنونی در نظر گرفت در قرن یازدهم میلادی در منطقه هایدلبرگ بنیاد شده است. در سال 1698(تقریباً هفتصد سال پس از ساخت این بیمارستان) پدر روحانی، اگوست هرمان فرانکه که بعد ها به استادی دانشگاه رسید توانست به کمک حمایت های مالی فراوان مردم و عواید مؤسسات اقتصادی خود در گلاو خادر هاله تأسیساتی برای آموزش و تعلیم و تربیت به اضافه مکانهای آموزشی چند منظوره تأسیس کند که این مؤسسه به صورت شبانه روزی اداره و حدود 2000 نفر را در خود جای می دهد که به صورت مستمر و شبانه روزی به تحصیل علم بپردازند.
وقفنامه (سند بنیان نهادن این موقوفات ) را امیر براندنبورگ که بعدها پادشاه فرید ریش اول از پروس لقب گرفت در نوزدهم سپتامبر 1698 صادر کرد.
منظور از مؤسسه چند منظوره که توسط فرانکه تأسیس گردید، شامل مراکزی از جمله: محلی برای زندگی ایتام، مدارسی برای کودکان از همه طبقات و اقشار اجتماعی ، مرکز تعلیم و تربیت سلطنتی، بیمارستان، یک کتابخانه، یک مجموعه کلکسیون علوم طبیعی، یک کتاب فروشی و چاپخانه، یک داروخانه مرکزی برای ارسال داروها، کارگاه روغن کشی, کارگاه الکل سازی، گاوداری، باغ و مزرعه می باشد.
با توجه به گستردگی شهر هاله واقف آن را شهر خداوند و از سوی صاحب نظران به عنوان شهر مدرسه نامگذاری گردیده است.
در آلمان موقوفات بر خلاف اعانات، دائمی و مداوم هستند؛ بر اساس حقوق مدنی آلمان رقبات و دارایی را که واقف در اختیار موقوفات خود قرار می دهد، دارای شخصیت حقوقی ، مستقل و خود گردان بوده و مانند اشخاص حقیقی، حق حیات در اغلب موارد«حق حیات ابدی» دارد که این حیات را هیچ کس حتی خود واقف نمی تواند به ایان برساند.
کارشناسان بر این اعتقادند که رشد چشمگیر موقوفات (بین سالهای 1983 و 1991 سی در صد کل موقوفاتی که در قرن دهم میلادی تا کنون تأسیس شده و پا به عرصة وجود گذارده اند) در سالهای اخیر به این دلیل است که دولت به طور روز افزونی خود را از قید مسئولیتهای اجتماعی آزاد ساخته و آیجاد موقوفات خصوصی برای پر کردن این خلأ است و اتفاقاً نقش کاربردی ، تکمیلی موقوفات در این مرحله حائز اهمیت مس باشد.
مصارف عام المنفعه در آلمان
با توجه به مصارف متنوعی که در موقوفات و مؤسسات عام المنفعه، خصوصاً پس از پایان جنگ جهانی دوم و رکود بی سابقه ای که گریبانگیر کشور آلمان گردید و نیاز به ایجاد ساختار منطقی در کشور بیشتر از پیش احساس می گردید،
موقوفات و مؤسسات خیریه تأسیس شده که به کمک دولتمردان شتافته و با تعهد اجرای قسمتی از فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی, و خصوصاً علمی موجبات استحکام پایه های نظام حکومتی گردیدند که در این رابطه بر اساس تحقیقات صورت گرفته درمجموع موقوفات آلمان، 8/18 در صد از کل سرمایه موقوفات به حل مسئله اجتماعی، در زمینة تعلیم و پژوهش 54 در صد را به خود اختصاص داده است. با نگرشی ساده به اهمیتی که موقوفات آن سامان برای علم پژوهش قائل هستند، می توان پیشرفت کنونی این کشور را توجیه نمود.
تعدادی از این موقوفات عبارتند از:
- موقوفات فرد ریش ابرت(Friedrich Ebeit stifting) که در سال 1925 توسط ابرت(1925 ، 1871) اولین رئیس جمهور جمهوری وایمار تأسیس گردید. وی خواستار آموزش طبقات اجتماعی ضعیف و تعلیم و تربیت کودکان کارگران بود؛ در سال 1996 این موقوفه 10841 فقره کمک هزینه تحصیلی اعطا کرد که 364 فقره آن مربوط به دانشجویان خارجی بود و این نهاد بلغ بر 220 میلیون مارک به این امر اختصاص داد.
- موقوفات کنراد آدناوئر(Kanrad Adenauer stiftung) این موقوفات نیز در سال 1957 و توسط اولین رئیس جمهور آلمان پس از جنگ جهانی دوم پایه گذاری شد. در سال 1996 این موقوفه بودجه ای معادل 216 میلیون مارک برای امور آموزشی در اختیار داشت که از این مبلغ 15/3 میلیون مارک برای حکایت از دانشجویان اختصاص یافت.
- موقوفات هانس زیدال(Hanns Seidel stiftung) که واقف آن از وزرای بایرن در سال 1957 و 1960 بود. این موقوفه به ویژه از امر آموزش و پرورش در ایالت بایرن حمایت می کند، ولی دانشجویان دیگر ایالات نیز میتوانند از آن بهره مند گردند.
لطفا نظر یادتون نره 🙂
برای دریافت فایل قابل ویرایش () با صفحه مشخصات و فهرست مطالب روی آیکن زیر کلیک کن
نوشته شده در 14 شهریور 1400